باردارم شش هفتمه شوهرم اصرار داره به خونوادش بگیم. مامانم هردفعه زنگ می زنه می گه یکوقت بهشون نگیا. اعصابم خورد شد. گفتم مامان اینو دیگه منو شوهرم باید تصمیم بگیریم. گفت باشه حالا تا نه ماه بنداز سره زبونا. منم عصبانی شدم قطع کردم. می دونم زوده واسه گفتن ولی اخه مامانم که تو زندگی من نیست که ببینه دم به دیقه شوهرم میگه بهشون بگیم. به خدا خسته شدم.