2733
2739
عنوان

تو سرکه بشینم خوبه؟

633 بازدید | 20 پست

۵روزه از پریودم میگذره.جلو واژنم یه کوچولو خیلی کم درد میکنه ببخشید


دیروز زنگ زدم نوبت بگیرم برم دکتر زنان وقت نداشت گفت شنبه بیا...الان نگرانم که چیکار کنم نمیدونم کیسه یا  خدایی نکرده تنبلی عفونتم شک دارم ولی ترشح و سوزش ندارم.خیلی نگرانم راهنمایی کنین...باردار نیستم چون جلوگیری میکنیم

یدونه صلوات برای سلامتی تو دلیم مهمونم میکنین مهربونا.انشالله خدا دلتونو شاد کنه😘😍😘خدایا شکرت❤مراقب نی نی م باش خدای مهربونم

اصلا خود درمانی نکن من به حرف نی نی سایتیا از عفونت نشستم تو جوش شیرین .نگو تشدید کردم عفونت و . باورت نمیشه رو دست بردنم اورژانس توان ایستادن نداشتم .فقط قرص اونم تجویز پزشک  .تا شنبه صبر کن


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
اصلا خود درمانی نکن من به حرف نی نی سایتیا از عفونت نشستم تو جوش شیرین .نگو تشدید کردم عفونت و . باو ...

احسنت. اتفاقا منم هر بار به خانمهایی که از این تاپیکها میزنن میگم این روشهای عجیب و غریب رو استفاده نکنن. گیرم یکی به مرور زمان خوب شده ولی خیلیها آسیب دیدن. به چسبندگی و عفونت و کیست و زخم و ...مبتلا شدن. هر چیزی به هرکسی نمیسازه

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
2738
احسنت. اتفاقا منم هر بار به خانمهایی که از این تاپیکها میزنن میگم این روشهای عجیب و غریب رو استفاده ...

واقعا اشتباهه خوددرمانی .من یعنی به حال مرگ رفتم بیمارستان از سوزش داشتم میپیچیدم به خودم دو تا قرص داد آب و ریخت روآتیش و تمام .اصلا خود درمانی تو این یک مورد لااقل کارساز نیست

واقعا اشتباهه خوددرمانی .من یعنی به حال مرگ رفتم بیمارستان از سوزش داشتم میپیچیدم به خودم دو تا قرص ...

دقیقا

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
ترشحاتت چجوریه

ندارم عزیزم🥺

یدونه صلوات برای سلامتی تو دلیم مهمونم میکنین مهربونا.انشالله خدا دلتونو شاد کنه😘😍😘خدایا شکرت❤مراقب نی نی م باش خدای مهربونم
اصلا خود درمانی نکن من به حرف نی نی سایتیا از عفونت نشستم تو جوش شیرین .نگو تشدید کردم عفونت و . باو ...

اخه نگرانم

یدونه صلوات برای سلامتی تو دلیم مهمونم میکنین مهربونا.انشالله خدا دلتونو شاد کنه😘😍😘خدایا شکرت❤مراقب نی نی م باش خدای مهربونم

وووی خواهر نکنی 

من تو جوشانده انار نشستم فک کردم عفونته سرخود جوشوندم نشستم 

بعد ی ساعت درد پیچید بهم خونریزی کردم تا دویه روز شکمم تکون میخورد درد میگرفت 

نکن اینکارو دکتتترررر فقطط

در آرزوی مادر شدنم و عاقبت به خیری برای خودم و همه مادرا منتظرا بچه دارا آدما صلوات ...اللهم صل علی سیدنا محمد عدد ما فی علم الله صلاه الدامه بدوام ملک الله...🌹🥰🌺🌹
وووی خواهر نکنی  من تو جوشانده انار نشستم فک کردم عفونته سرخود جوشوندم نشستم  بعد ی ساعت ...

پس چرا اینطور شدم

یدونه صلوات برای سلامتی تو دلیم مهمونم میکنین مهربونا.انشالله خدا دلتونو شاد کنه😘😍😘خدایا شکرت❤مراقب نی نی م باش خدای مهربونم
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز