من دوتا داییمام با زناشون امروز خونمون بودن ، یکی از زنداییام حاملست، بعد از ظهر همه خواب بودن من رفتم گوجه سبز بخورم دلم خواست بعد رفتم توی اتاق ، زنداییم اوم که حاملیت اومد توی اتاق گفت من بیدار بودم دیدم رفتی گوجه سبز بخوری هوس کردم منم دیدم دلش میخواد و حاملس بهش دادم و باهم بخوریم بیشترشو دادم بهش بعد اون یکی زنداییم پاشده اومده تو اتاق گریه میکنه چرا منو صدا نکردید ، اخه خواب بود من نمیدونم چجوری فهمید ، داییمم بیدار کرد و بهش گفت اینا دوتایی رفتن خوراکی بخورن و.... داییمم گفت خودم برات میخرم و به من چیز گفت و رفتن
اخه تقصیر منه؟
آن دو تا چشمان تو هی خودنمایی میکند !لشکر موهای تو کشور گشایی میکند ؛ نقش زیبا بودنت را خوب ایفا میکنی، با نمایش نامه ات در شهر غوغا میکنی ، من هوای ابریم جانا تو باران منی،کافه دنج همان رو به خیابان منی❤❤
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ميشه لطفا براي حل مشكل مادرم دعا كنيد؟😔 ، لطفا اگه دعا كرديد بهم بگيد تا براتون حمد و ذكر يونسيه بخونم، خيلي سخته مادرت جلوي چشمات آب بشه و هيچكاري ازت برنياد، خدا رو بابت تمام نعماتي كه به من ارزاني داشته، شكرميكنم، ممنون ميشم در تاپيك چالش ناشناسم شركت كنيد🙂🌹 https://harfeto.timefriend.net/16393378956800
توهم میگفتی من فکرکردم توابه وگرنه برای چی نبایدتعارف کنم؟
آی ام امام رضایی😍. خدایا هرچی دارم تو دادی شکرت به همه چیز ❤ همیشه بهم حواست هست . 👼🏻👣❤ چند سال گذشت ولی هنوز نی نی نیومده. اما من به مهربونی خدا دلگرمم ومطمن و میدونم هروقت درست ببینه خلق بچم براش کاری نداره. پس ایشالله تا اونروز منتظر و با امید میمونم. مرسی خداجون که امام رضات روبه ما دادی. منت بزرگی سرمون گذاشتی. امام رضا روصداکن تا دست محبتش روببینی ! نا امیدت نمیکنه چون مهربونه !