سلام دوستان تازه اساس کشی کردیم یعنی اصللنننن به درد نمیخوره قفل کمد دیواری نداشت یعنی همینجوری در کمد دیواری باز میمونده اصن خونه کابینتا یه وضعیییی دستشوییی جرم گرفته نمیره..
ما زیاد تو این خونه نمیمونیم چون من تنها میمونم کوچه اشم کوچه بدیه همه معتادن خلاصه من به شوهرم گفتم اینجا یه پیرمرد پیر زن زندگی میکردن چون یه زن اصنننننن نمیتونم خونه رو تو این وضع نگه داره خلاصه برای اولین بار
خوابیدیم خواب دیدم یه پیر مرد جن از خودش صدا در میاره صدای شوهرمو بعد با صدای شیر بیدار شدم .. شیر ابمون باز شده بود!! سینگمونم خرابه سینگمونم پره اب شده بود داشت اشپزخونه رو خیس میکرد..
تو خواب و بیداری بودم دوباره خوابیدم همون پیر مرده .. دستامو گاز میگرفت حتی تو بیداری همحسش میکردم .. خیلیی ببخشید س.ی..نه هامو سرشو گرفتم گفتم برو خاهش میکنم میخواستم اب مقطر بیارم یهو خنده شیطانی زد و رفت پشتم ... جیغ کشیدم بیدار شدم