برادر زنعموم میشه
۸سال پیش منو دید
سال بعدش یکجوری کانال زدن باهم دوست شدیم تقریا دوسال و خورده ای دوست بودیم بابام راضی به ازدواج من نبود میگفت سنم کمه کلا نمیخواست ازدواج کنم دیگه اصرار من و پافشاری های شوهرم دیگه اجازه داد آخه دوران دوستی خیلی خوب بود خیلی هم این که تو خرج کردن مشکل نداشت بعد نسبت به خیلی چیزا هم گیر نبود ولی دهنم سرویس شد بعد ازدواج به دانشگاه رفتن به حجابم (البته من مانتویی هستم )به خرج کردنم کلا همه چیز دیگه دارم منفجر میشم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
ببین مسلما زندگی متاهلی با مجردی یه فرقایی داره.با گذشت دوطرف خیلی مسائل حل میشه.بیشتر اختلاف سلیفه و علاقه اذیت میکنه که حل میشه.چیزای ریشه ای سخته.دوطرف باید بهم کمک کنن تا باهم رفع کنن مسائل رو.تنها خیلی بده.باهمسرت صحبت کن.بهرحال دوتا ادم بزرگین دیگه.حرف همو متوجه میشین
خب بعضیا تو خانواده ای بزرگ شدن که اینجوری بار اومدن یا شرایط طوری بوده که کسی نگفته اشتباهه یا خودشونم متوجه نشدن.بنظر من دهن به دهن گذاشتن با این افراد یا هی بخوای بگی نه یا بخوای بهش بزرگ بودن خودتو ثابت کنی فقط پیرت میکنه و اوضاع رو شاید بدتر!یا باید بیاد مشاوره یا از کسی بخونه
نه خودت باش، خودت را فراموش نکن، ولی یه مدت رو دلش رفتار میکنی، او به حسن نیتت پی میبره، حس مردانگی میکنه، بعد میتونی حرفت را بزنی و قبول کنه.
مردا حرف زور توی کتشون نمیره ولی از طرفی زود خر میشن.
روی اعتقادات مثل حجاب زیاد گیر نده، البته من خودم محجبه هستم و درکت نمیتونم بکنم چون چادر برام راحته.
کتاب زن کامل را بخون که یه دید کلی بهت بده زندگیت را روی روال بیاندازی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
