مادرم و پدرم از دو فرهنگ دو شهر مختلف بودن مادر مذهبی و مستقل بود سر کار میرفت کل خانوادش دختر پرست بودن با عزت و احترام و مودب. پدر م آدم بی تفاوت که زن رو موجودی میدونست ادم نباید اختیارشو دستش بده کلا کارت بانکیش رو خدا بیامرز به مرد غریبه میداد ولی به مانه. بددهنی واسشون یه چیز عادی بود.مادرم خونه نشین شد تو شهرستان غربت بیرون نمیزاشت بره .زبونشون هم فرق داشت کلا سربسرش میزاشتن بابام هم حمایتش نمیکرد.
[QUOTE=184278491]ینی میخوای بری ی شهر دیگه وای ن بهش بگو من نمیتونم بیام مگه کارش چیه؟ [/QUخودم نه داداشم خانواده دختر گفتن باید شهر ما باشی اونم قبول کرد و جلو همه وایساد
من خودم یه شهرم و نامزدم یه شهر دیگه
مشکلی نداریم بجز دلتنگی🙂
منم دقیقا مشکلم همینه ۱۳سال منوطرفم همودوس داریم من کورد اون اصفهانی البت ماچن سال ساکن اصفهان بودیم۷ ساله برگشتیم حابانیخایم بهم برسیم‌میگن طاقت نکنه نیاری..مال شماچ شهریه
من و همسرم از دو شهر متفاوتیم.ایشون اومد تو شهر من و الان داریم زندکی میکنیم و مشکلی نداریم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
