بچه ها امشب یه شب خیلی سخت بود برام..نمیدونم شاید خیلیاتون این حس رو تجربه کرده باشین قبلا. یکیو مث جونتون دوسداشته باشین ولی نشه...تو اینجور مواقع چکارکردین؟!چجوری اروم شدین؟چقدر طول کشید اروم بشین؟بعدش تونستید کسیو جایگزین کنید؟..البته نمیدونم شاید بعدها دوباره این در قفل شده باز بشه..این شیشه ی شکسته دوباره بهم جوش بخوره...این پنجره ی غبار گرفته دوباره پاک بشه.ولی تا اون موقع شماها...شماهایی ک الان تنهاکسایی هستین ک میتونم ازتون کمک بخام...بهم بگین چیکار کردین ک اروم شدین