اکثرا ورقه ها رو من اصلاح میکردم یه بار اخر سال بود به کل کلاس بیست دادم
یه بارم تو دفتر نمره نمرمونو با دوستم تو راهرو مدرسه نقطه ی کور دوربین عوض کردیم
یه بارم مطالعات نخونده بودم کلا اهلش نبودم اون درس عمدا کنفرانس میدادم تا درس نپرسه و نمره داشته باشم از شانسم گفت حتما میپرسه منم قبل کلاس رفتم با ناظم کار های تزیینی رو به عهده گرفتمو به ناظم گفتم درس مهمی تداریم فلان خانوم برگه اجازه نوشت رفتم به خانم دادم و از اون درس الفرار
بعدش تو دوران اواخر دبیرستان استادمون مرد بود وقتی برمیگشت طرف تخته پا میسدیم ادا درمیاوردیم که یه روز گفت سطح تخته وایت بورد شفافه من شمارو میبینم اب شدبم رفتیم تو زمین
یه بارم یه فرمول جدید یاد داد که ساخت خودش بودش تست داد گفت هر کی حل کنه جایزه داره به خاطره جایزه خلش کردم رفتم هی از یاد میبرد منم خودمو زدم کوچه علی چپ و هر جلسه میگفتم استاد کو پس جایزم