سلام بچه ها من قبل از اینکه بیام سر کار و ازدواج کنم چون مامانم کارمند بود همه کارای خونه را می کردم و برای همین هم دستپختم و نحوه خونه داریم مثل مامان ها شده ولی درست یک ماه بعد از اینکه عقد کردم اومدم سر کار توی یک شرکت حسابدار هستم و حجم کارم خیلی زیاده خونمون هم از محل کارم دوره و شوشو هم اصلا تو کارهای خونه کمک نمی کنه برای همین خونه ما همیشه به هم ریخته است و اکثرا من یا وقت نمی کنم یا جون اینکه شام و ناهار درست کنم را ندارم و مجبوریم یا حاضری بخوریم یا از بیرون بگیریم دیگه خسته شدم دلم می خواهد خودم برای شوهرم غذا درست کنم دلم می خواهد خونمون همیشه مرتب باشه تازه فکر می کنم وقتی ما هنوز بچه هم نداریم اینجوریه وقتی بچه داربشیم چی میشه کمکم کنید می خوام بدونم شما چی کار می کنید آیا مشکل منو کسی داره چجوری با این مشکل کنار اومدین
خاطره جون من وقتی می گم بیان که هم خودم و هم شوهرم خونه باشیم یه ماه پیش که اومد برام ساعتی 3 تومن گرفت 8 ساعت 24 تومن بیشتر از 8 ساعت بمونه ساعتی 5/3 اما خیلی تمیز و خوب کار کرد همه دیوارام رو شست البته خودم گفتم اقا بیاد که توانش بیشتر باشه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
منم شاغلم ولی به رییسمون گفتم تا آخر برج شش بیشتر نمیام چون میخواستن بهم یه مسئولیت سنگین بدن منم حوصلشو نداشتم آخه یه بچه یه ساله دارم و پولی هم آخر ماه برام نمیمونه چون همه خرج نگهداری بچه و متفرقه میشه برای خودم چیزی نمیتونم بخرم.ولی میخوام یه کار نیمه وقت خودم دست وپاکنم ولی نمیدونم چیکارکنم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
اللـــهم عجل لولـــیک الفـــرج و العــــــافیه و النـــــــصر
مامان آیدا میشه لطف کنی بگی خونه من بیاد؟البته اگه مورد اطمینان است... ببخشید ... میگم مورد اطمینان.. آخه شوهر من دوست نداره کسی بیاد خونه... به کسی اطمینان نداره... من سمت اول گلبرگ هستم.
بهترین اتفاق زندگی من در سال 93 رفتن به پابوس سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) بود.. خدایا شکرت که منو لایق این سفر دونستی..
http://www.taranomemehr.blogfa.com **وبلاگ ترنم مهر**
خانوم ها سلام ببخشید که غیبت داشتم مریض بودم آخه ولی چیزی که من دستگیرم شد اینه که برای اینکه به کارهای منزل برسی باید شوشو هم کمک کنه حالا شوشوی من که اصلا کمک که نمی کنه هیچ اصلا ملاحظه هم نداره و همون لحظه که من تمیز کردم بلافاصله کثیف می کنه (مثلا می بینه که من همه ظرفها را شستم دارم دیگه آخریش را خشک می کنم که بگذارم سر جاش میاد یک لیوان آب می خوره نه شیشه آب را بر می گردونه تو یخچال نه لیوانش را آب می کشه نه هیچی ) باید چیکار کنم بیاین یک راهی پیدا کنیم که شوشو را کمی سر به راه کنیم
سلام مجددد به همه خانوم های کارمند این تاپیک مال خیلی وقته پیشه ولی هنوز هم مشکلی ازمون حل نشده که من بعد زدن این تاپیک روشم را عوض کردم و با اینکه کار شرکتمون خیلی سنگین تر از قبل شده ولی وقتی میرسم خونه کمی استراحت میکنم و شروع میکنم به کارهای خونه میرسم و غذای فردا رو آماده می کنم ولی اینطوری نمیشه من از ساعت 6 از خونه میام بیرون و 8-7 شب میرسم و تازه کار خونه و کار خونه و تا نصف شب بشور و بساب و بمال پس زندگی چی میشه من خودم تو شرایطی نیستم که بتونم کارم را ول کنم یعنی از لحاظ مالی مجبورم ولی پس ما کی باید از زندگیمون لذت ببریم شما ها چیکار می کنین یکی از بچه ها گفته بود کارت را همون موقع بکن ظرفت را همون موقع بشور که جمع نشه وقتی من صبح که از خونه میرم بیرون همه چیز مرتبه ولی شب که میام خونه یک لیوان تمیز نداریم و همه جا به هم ریخته اس چی کار باید بکنم
ولی واقعا تمیز کردن آدما با هم فرق داره.زن داداش و خواهرم هردو خانه دارن ولی خونه ابجیم همیشه شلخته است ولی خونه داداشم برق میزنه.چون خانمهایی که خونشون تمیزه کثیفی و شلختگی رو مخشون.مثلا خاک روی میز مثل کارد تو سینه است ولی اون یکی ها نه تا وقتی به یه وجب نرسه بازم جا دارن