2733
2734
عنوان

دردو دل خواهرانه......

217 بازدید | 20 پست

بنظرتون چیکار کنم؟

بعد دوسال باهم بودن دوبار بعد تموم کردن و برگشتن سراغم

الان قبل عید دعوامون شد اون گفت تموم بعد گفت فرصت بدیم ببینیم چی میشه میتونیم دوباره باهم باشم یا نه

قبلا تا یه هفته پیش کلا ناراحت و دپزس بودم الان نه دیگه کلا بیخیالشم و ول کردم فقط تو انیستا استوری های همو میبنیم همین منم ک مسافرتم

چیکار کنم بخاطر کارش پشیمون شه حالا برنگشتم نگشت چون برگرده هم فایده نداره 

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
الان ک همینم تو کیف و حال خودمم  فقط میخوام پشیمون شدنشو ببینم همین

نه دیگه به طور کامل بیخیالش شو

فقط از خدا سلامتی و شادی پدر و مادرم و همسرم و خانواده ام رو میخوام همین. خدایا به خودت سپردمشون🤗

عزیزم مگه بازیچه ی دستشی یا اسباب بازیشی ک هروقت دلش خواست برگرده هروقت هم دلشو زدی بره ی بار محکم وایسا بذار اونم بفهمه ک دوست داره یا ن قدرتو بدونه وقتی فهمید خودش میاد پیشت دوستت داره ولی قدرتو نمیدونه باید از دستت بده بعد بفهمه

2740
مشکلتون دقیقا چیه ک همش کات میکنین

یبار سر رفتن مسافرتش با دوستاش ک رفت و میدونست ناراحت میشم اونم اولش گفتم نه بعد گفتم باشهرمقصر خودم بودم حرف دلم نزدم دفعه دوم هم ک سز اینکه رفته مهمونی نه منو برد و نه گفته بود پنهون کاری خورش هم معذرت خواست ولی فایده نداشت الان هم ک سر لجبازی و قهر های من 

یبار سر رفتن مسافرتش با دوستاش ک رفت و میدونست ناراحت میشم اونم اولش گفتم نه بعد گفتم باشهرمقصر خودم ...

احتمالا شخصیت لوسی داره...ن اینکه دوستت نداشته باشه ولی بی مسعولیته

عزیزم مگه بازیچه ی دستشی یا اسباب بازیشی ک هروقت دلش خواست برگرده هروقت هم دلشو زدی بره ی بار محکم و ...

بعد قهر و اشتی ها که اومد ثابت کرد از غرورش گذشت و با التماس،برم گردوند ولی الان دیگه کم کم حس میکنم حسی بهش،ندارم چون بدون اون هم میتونم زندگی کنم نمیدونم واقعا بااینکه کلی روزهای خوب و خاطرات خوب داریم 

احتمالا شخصیت لوسی داره...ن اینکه دوستت نداشته باشه ولی بی مسعولیته

برعکس داش مشتیه😅بچه هم نیستیم ک اون ۳۳ سالشه من ۲۶ ولی واقعا دیگه نمیکشم میخوام بفهمه این سری چیکار کرد با رابطه 

اون مثلا میخواد منو تنبیه کنه😂😂

بعد قهر و اشتی ها که اومد ثابت کرد از غرورش گذشت و با التماس،برم گردوند ولی الان دیگه کم کم حس میکنم ...


برمیگرده ولی توام جدی حرفاتو بزن بهش بگو قهر نکن چون برام عادی میشه اگ دوسم داری 

برمیگرده ولی توام جدی حرفاتو بزن بهش بگو قهر نکن چون برام عادی میشه اگ دوسم داری

بااین ۲ بار میشه ک بعد قهر من رفتم سراغش که جو گرفتو گفت نه 😃بعد هر بار قهر اون میومد واسه اشتی برا همون حس میکنم غرورمو و له کرد برااون نمیدونم حتی اگه برگشت هم چی بگم دوست دارم مثل خودش بگم تمومه دیگه

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687