سلام دوستان. چند وقتی هست که شبا حالم خیلی بد میشه. سردرد و گوش درد دارم و دلم میخواد برم توی یک اتاق تاریک. آستانه ی تحملم به شدت پایین اومده و خیلی عصبیم.
دوست دارم برم بیرون. خرید. مهمونی
یک سال به تموم کسانی که مراعات نمی کردند بد و بیراه گفتم اما خودم دیگه صبرم تموم شده. بیشتر از این دلگیرم که خیلی ها زندگی عادیشون رو ادامه دادند و کوچک ترین تغییری تو زندگیشون ایجاد نشد اما ما مثل بچه مدرسه ای های ترسو نشستیم پای حرفای حریرچی و نمکی و...
خسته م... خیلی داغونم... دیگه نمی کشم.