2752
2734
عنوان

کوچکِ باورنکردنیِ من

90 بازدید | 0 پست

این روزها به قدری دلتنگت هستم که نمی فهمم چگونه روز ها پشت سرهم میگذرند،اما میدانم هرلحظه و هرجا به تو فکر میکنم.گویی که انگار هستی...اما نیستی 

چون خدا که هست،اما نیست.آخر توهم بخشی از نور خدایی

خدای مهربان من ، چقدر برای من زیاده خواهیست که از تو بخواهم بخشی از نورت را به من هدیه بدهی...اما بده

خدایا.بارالها،دلم مرهمی میخواهد ازجنس خودت، که با دستان کوچکش انگشتم را بگیرد و به یادم بیاورد هنوز هستم

طفلِ زیبارویِ من ،تو از خدا بخواه.مگر بی تاب مادرت نیستی‌؟ 

بیا و در آغوشم قراربگیر...دلم برای نوازش موهایت،برای لمس گونه هایت پرمیکشد...


ای خدا بهم رحم کن.خسته شدم ازاین دلنوشته ها

التماس دعا دوستان

ممنون میشم برای مادرشدنم صلوات بفرستید❤خدایامیشه بغلمو با  دستات پر  کنی؟ آخه  مامانم میگه: دستای خدا به لطافت نوزاد تازه  متولد  شدس❤عاقبت در یک شب از شب های دور ،کودک من پا به دنیا مینهد...،آن زمان بر من ،خدای مهربان ،نام شور انگیز ❤مادر ❤مینهد......... و بالاخره در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۵ منم مادر شدم و نام شورانگیز مادر، به منم تعلق گرفت خدایاشکرت😭😭
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687