سلام ، مامانم خيلي محبت داره ولي ديگه بعضي وقتها تبديل ميشه به دخالت مثلا چون تره بار بهم دوره بنده خدا يهو ميره كلي خريد ميكنه در صورتي كه من نگفتم بهش ، خريدها رو ميبره خونش و فقط ميرم اونجا ميگه بيا برا تو خريدم منم شايد اون موقع پول نداشته باسم يا شايد كار واجبتري داشته باشم كه برام ارجعيت داشته نسبت به تره بار ولي ميمونم تو رودروايسي خيلي اصرار ميكنه پول نده ولي من روم نميشه در صورتي كه مثلا ٤ تا گوجه ، همه چي اندازه ٤،٥ تا دونه تو بخچالم هستا ولي سرخود يه كارايي ميكنه يا شام درست ميكنه زياد اگه نرم ناراحت ميشه ، ميگم من كه نكفتم ميام چرا اينطور ميكني ، مثلا ٢ كيلو سيب زميني پياز دارم ميره سر خود ٥ كيلو ميخره اصرار كه به شوهرت بگى بياد ببره بابا شايد كار داسته باشه نتونه بره اونجا بهشم ميگم مگه من بهت گفتم بخري برام ؟ ناراحت ميشه