2737
2734

یه پسره بود تو فامیلمون، یکو نود در یکو شصت


قد بلندددد...ریشای بلند...صدا کلفت... گندهههه...  یه چیزی بود کانه هرکول😂😂


یادش بخیر فامیل دورمون بود بود... 


من خیلی ازین خوشم میومد... 


وقتی میدیدمش میشدم یه تیکه یخ... 


با اینکه دوسش داشتم ولی جاهایی ک اون بود میچپیدم تو ماشین😂 یا تو یه اتاق دیگ😂حس میکردم نفسم بالا نمیاد بمونم خفه میشم... نمیدونم چرا ملت یکیو دوست دارن وایمیسن بیشتر میبیننش ولی من همه ش فرار میکردم... 


یادمه یبار اومدن خونه مامانبرزرگم، بچه دخترخاله مو برداشتم به بهانه بازی رفتم تو اتاق...  تا نرفتن هم نیومدم بیرون... 😂


یادمه خبر ازدواج میدادن همه بدنم میلرزید، منتظر بودم مامانم تلفنو قطع کنه بگه کسی غیر اون ازدواج کرده...  یادمه خواهرش ک ازدواج کرده بود تو جمع صحبت اونا بود من فکر کردم خودش ازدواج کرده... قلبم داشت میومد تو دهنم که فهمیدم نه اون نیست😂


یبار با خونواده عموش اومده بودن عید دیدنی، دختر عموشم بود...  زندایی م بعد رفتنشون آمار گرفت ک خب این پسرشون چیکاره س و اینا...  بعد پرسید دختر عموش چند سالشه...  بعد گفت این همین دختر عموشو میگیره، منم چون دیده بودم احتمالات زنداییم قریب به اتفاق درست در میاد میخواستم کله شو بکوبم دیوار😝


آخرشم با همون دختر عموی زشتش ازدواج کرد😏😂


البته من اول شوهر کردم تقریبا ازش قطع امید کرده بودم... یه ماه بعد من عقد کرد...  بعد ادامه توهماتم این بود که عههههه شاید از من نا امید شد ازدواج کرد...  اخه دقیقا بعد من😂


دوران با نمکی بود.... 


یادمه یه فیلم خانوادگی داشتیم کلا تو ۵ ثانیه ازین فیلم بطور کاملا ناملموس و محوی حضور داشت... ینی من این ۵ ثانیه رو با ۲۰ مدل افکت و ۴۰۰ آهنگ روز دنیا تماشا کرده بودم😂😂


به دوستام نشون میدادم فقط احمقانه نگام میکردن... 


هر دفعه هم میگفتم دوسش دارم میگفتن خب باشه عکسی فیلمی...  میگفتم بخدا فیلم دارم ازش...  اررره همون ۵ دقیقه آخر فیلم که پشتش به دوربینه و یدفعه برمیگرده... 😂😂


اخرین بار به مامانم گفتم من فلانی رو دوست دارم... اگ اومدن خواستگاری بمن بگین هاااا(دبیرستانی بودم رد میکردن هر کی میومد، نگفته)  گفت باش...  بنده خدا تا مدت ها توهم زده بود ما با همیم میگفتم بخدا ارتباطی نداریم...  احمق اخرشم نیوند خواستگاریم😐


دوران با مزه ای بود... 


ولی ازش متشکرم که بخاطر اینکه مثلا بهش خیانت نکنم با کسی نرفتم بیرون و نیومدم و... 😂😁

اخرین بار قبل کرونا تو یه مراسم خاله م منو و خانومشو بعنوان عروس های جدید بهم معرفی کرد

من😏

ایشون😊

خاله م🤔

به سرم سایه ی ایوان و امان نجف است... دل من تنگ علی، تنگ اذان نجف است...

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

عشقم را در سرم دفن کردم و مردم پرسیدند چرا سرم گل داده است چرا چشمانم مثل ستاره میدرخشند و چرا لب هایم از صبح روشن ترند کسی نمیتواند عشق را بکشد اگر در خاک دفنش کنی دوباره میروید....!!! ❤❤
2738

متولد چندی؟ 

عشق ما دهه شصتیا همه این مدلی بود توهم و خیال پردازی بعدم می‌رفتیم قایم میشدیم  فک کنم قایم شدن به نظرمون عشوه بود

السلام علیک یا ربیع الانام و نضرةالایام                          سلام بر تو ای بهار خلایق و خرمی روزگاران                               بهار۱۴۰۲
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز