هفته پیش معده درد شدم منو برد دکتر انگار با زور. من عروس تازه ام. ده روزه اومدم خونه خودم. بعد دیروزم معده درد بودم گریه می کردم از درد قیافشو مثلا ناراحت گرفته بود که آره ناراحته برام ولی پاشد رفت سرکار. در حالی که شغلش آزاده و دست خودشه. بعد من رفتم خونه مامانم دکتر گفته بود باید بری سونو. زنگ زدم گفت من نمی تونم بیام با بابات برو. بماند که هزینه همه اینا رو آزاد بابام دادن. شبم اومده به مامانم گفته آره چرا پیگیری نکرده وقتی سابقه داشته!! امروزم خاله م برام نوبت دکتر گرفت گفت با مامانت برو و رفت سرکار.
بچه ها خیلی حس تنهایی کردم خیلی. حتی یه هزار تومنی نذاشت که شاید من تو دکتر پول لازمم بشه.