2733
2739
عنوان

مادر شوهرم دخترم دوساله مو زده

326 بازدید | 25 پست

سلام.

چند وقت پیش خونه مادرشوهرم بودیم خواهر شوهرم یه بچه یه ساله داره، داشت میرفت باراز بچه رو گذاشت خونه، بچه پشت سرش رفت بیرون تو پله ها منم گرفتمش اوردم تو که نیوفته از پله ها شروع کردم به گریه کردن، مادرشوهرم شروع کردم به داد و بیداد که من بچه رو زدم و نیشکون گرفتم. درحالیکه بچه برای رفتن مادرش داشت گریه میکرد. چیزی نمونده بود اشک مادرشوهرم دربیاد. حالا این دفعه رفتیم خونشون ، من یه دقه رفتم از تو ماشين چیزی بیارم وقتی برگشتم دیدم دختر دوساله م بازو شو گرفته داره گریه میکنه مادرشوهرم نشسته داره سبزی پاک میکنه. انگار نه انگار که بچه داره گریه میکنه. مطمئنم بچه مو نیشکون گرفته بود. نوه دختری نوه شه بچه من نوه ش نیست.شوهرم اصلا باور نمیکنه. شوهرم همیشه طرفدار خانواده شه . وقتی چشمش به مادرش میوفته انگار نه منو دیده نه میشناسه. بهم گفت هرچی خانوادم گفتن هیچی نمیگی وگرنه با پشت دست جلوشون میزنم تو دهنت.

به نظرم تقصیشوشوهرتونه ببخشیدا ولی کسی که اینجوری حرف میزنه و رفتار داره با زنش دیگه خانوادش احترام نمیذارن

._. استادمون‌میگفت‌:ماشینو‌که‌طراحی‌میکنن یه‌آینه‌کوچیک‌میزا‌رن‌واسه‌‌نگاه‌کردن‌به‌عقب یه‌شیشه‌بزرگ‌میزارن‌واسه‌دیدن‌جلو همونقد‌ر محدود‌به‌گذشته‌نگاه‌کنید نگاهتون‌به‌جلو‌باشه!"میفهمین‌کِه‌چی‌میگم.. #زندگی‌ذره‌کاهیست که‌کوهش‌کردیم... مامان یه پسر کوچولو هستم^^

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

چرا اجازه میدین هر کس هر رفتاری دلشون خواست باهاتون داشته باشه

بخدااااا من حاضرم تو خیابون از گرسنگی بمیرم ولی خونه عمچین آدمایی نرم

توروخدا شوهرتو بترسون بگیر دستت

امروز آرزو دارم:فاصله نباشد میان تو و تمام احساس های خوبت...تو باشی و شادی و یک دنیا سلامتی و امضای خدا پای تمام آرزو هایت...!!!
2738

اه چقدر بی ادب خدا عقل بده ب شوهرت خدام ب تو صبر بده

نترسید روزی خورشید متلاشی شود و همگی ما از سرما بمیریم ، بترسید روزی برسد که زنان بخواهند محبتشان را از مردان دریغ کنند..آن وقت همگی از سرما خواهیم مُرد..

مادرشوهرمنم فرق میزاره بین نوه دختریش و بچه من، ولی خدایی اینطوری دیونه نیس😶

اين روزها دارم با خيال ِ آمدنت تصوير مي بافم. تو حتما براي من يك طالع ِ شيرين از طعم ِ دوست داشتني عسل خواهي آورد.

مدتیه بخاطر کاراشون نمیرم خونشون. اخرین بار که رفتم جلو شوهرم شروع کرد تعریف کردم از خواهرم که اون خیلی هنر داره و من بی هنرم. شوهرم به من نگاه میکرد ولی هیچی به مادرش نمیگفت. حالا که کمتر میریم همش شوهرم ناراحته که بخاطر تو کم میرم

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687