بچه ها خیلی حساسم رو این موضوع
دخترم یکسالشه
با اینکه بچه اولمه ولی اولین بار دادمش خالم‌حمومش کرد یادم داد از بعد از اون همیشه خودم حمومش کردم
اون شب مادرشوهرم‌گفت اولین بار دوسداشتم ببرمش حموم ک خودت بردیش ( نمیدونه‌خالم بردتش)
گفت حالا ی روز میام خونتون بچه رو میبرم حموم خیلی دوسدارم.
ادامه دارد....
بگوووو
چرا حساسی؟
خب مادرشوهرته دیگه
خوب
وای منکه از خدامه اگه بچه داشتم مادرشوهرم ببرمش حموم
ولی متاسفانه ترسوئه و بچه های خودشم میداده همسایشون میبرده حموم
منم دوس ندارم
حتی الان ک هنوز بچه ندارم یبار حرفش شد گفتم از همون اول خودم دوس دارم ببرمش حموم تا ترسم بریزه و یادبگیرم
دلم نی نی خواست
مثل مادرشوهراحمق منه.بچه ام که دنیا اومد واسه اینکه اخلاقش شبیه اونا بشه سریع اومد تو ریکاوری اذان اقامه شو گفت ترسید خانواده من بگن هرچندما برامون فرقی نمیکرد.اولین حمومش خودشو سریع رسوند گفت دست من خوبه داشت بچه امو میکشت اینقد فشارمیداد.
منم گفتم‌وای حموم‌نه . میترسم‌اب تو گوشش بره.
گفت من‌بلدم یبار میام‌میبرمش.گفتم بذار بزرگ تر بشه بعد ببرش.
الان همش استرس گرفتم نمیدونم چیکار کنم.
من بچمو ک حموم میکنم اینقدر قشنگ میشورمش ک خوابش میبره تو حموم. اصلا بچه داری مادرشوهرم قبول ندارم. میترسم اب داغ بریزه روش یا مثلا شامپو کنه تو چشمش.
بچه ی منو مادرشوهرتا ۶.۷ماهگی برد حموم بعدشم دلش میخاست بچه گریه کرد بیخیال شد سخت نگیر گلم نوه شه دوس داره خب
شوهرتو بزرگ کرده که حساسی
منم بچه بیارم عمرابدم اخه اونوخواهرشوهرم خیلی بدمیشورن بچه هارو همچین انگارقدیمه میخان یه لایه ازش جداکنن😑😳
خلاصه ب ناراحتی هم‌ک بکشه نمیتونم‌این اجازه رو بدم. شوهرمم‌گفت اختیار این چیزا ب خودته. نذار ببرتش خودم بهش میگم‌نه. یکم خیالم راحت شد ولی خب حس میکنم ناراحتی پیش بیاد .
مگه بچه من اسباب بازیه ک یکی جز مادرش ببرتش حمام.
الکی استرس نگیر، مگه بلایی سر بچه هایه خودش آورده که اینقدر میترسی؟؟
