سلام...
یادش بخیر ما تو راه مشهد بودیم شب با همسرم چه دعوای بدی کردیم یه وا واستادیم یه کم با هم حرف زدیم و آشتی کردیم ،،بالاخره با هم دوست شدیم،فردا صبحش که نزدیک ورودی مشهد بودیم دم عوارضی داشتن یه چیزی میدادن فک کردیم مال عوارض و ایناست بعد آقاهه اومد دو تا بلیط داد و گفت شب مهمان حرم،،اینقد ذوق کردیم،،
گفتیم دعوای دیشب حتما حکمتی داشت،،😄خلاصه که خیلی خاطره ی خوبی از اون سفر داشتم