2733
2739
عنوان

برادر شوهر

220 بازدید | 9 پست

برادر شوهرم اصلا به شوهرم احترام نمیزاره هر وقت بهش زنگ می زنه جواب نمیده نمی دونم شوهرم چرا با اینکه برادرش بهش بی محلی میکنه باز هی بهش زنگ میزنه میگم آنقدر خودت رو کوچیک نکن 😟😟

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

اون دو نفر با هم برادرن و اخلاق همدیگه را میشناسن شما حرص نخورین و حرفی نزنید اگه منظورش کم محلی باشه همسرتون متوجه میشه و خودش یه کاری میکنه

دل را  به حریم عشق بسپار و برو فرسنگ به فرسنگ خدا با ما هست
اینا برادرن به توچه

می دونم من کاری ندارم ولی از اینکه تو جمع به شوهرم حرفای بد میزنه شوهرم چیزی نمیگه شوهر من خیلی آدم ساکت و کم حرفیه ولی برادرش اینطور نیست 

2738

شما کاریت نباشه خودش یه روزی متوجه میشه. ماهم همین مورد رو داشتیم

مادرم ميگه :به ديوار تكيه كن ولى به مردها ، نه …!كه ديوار اگر پشتت را خالى كرد سنگ است و گچ، نهايت سرت ميشكند …!ولی اگر مردى رهايت كرد دلت ميشكند روح و تمام زندگيت ميشكند و زنى كه بشكند سنگ ميشود، سرد و سختكه نه ميخندد، و نه ميگريد …و اين يعنى فاجعه…فاجعه زنيست كه از دلدادگى ترسيده.❤️❤️❤️❤️❤️(ازتون یه خواهشی دارم از شمایی که امضامو میخونی...مادری یا خانوم خونه یا شاغل و یا همه اینا... لطفا موقعی که تو خونه مشغول کاری، اگه شیشه مربا تموم شد ،اگه جعبه مقوایی پیتزا و شیرینی خالی شد ،اگه شامپو تموم شد،قوطی شیر خشک دلبندت خالی شد،شيشه خيارشور و سس و آب معدنی و بطری آب میوه تموم شد،اگه خواستی اسباب بازی شکسته يا هرچیز پلاستیکی يا مقوايي يا فلزي و شيشه اي دور بندازی...یه کیسه پلاستیکی بزرگ بزار دم در هرموقع یکی از اینا تموم شدن لطف کن بندازش داخل اون کیسه و وقتی پر شد سرشو گره بزن، یا بندازش ظرف زباله یا ازش آویزون کن.میدونی چقد اجر کارت میشه؟؟ هم در حق طبیعت و هم در حق اون انسان زباله گردی که ضایعات بازیافتی خشك جمع میکنه لطف بزرگی میکنی و میدونم که پاداش این کار خوبت یه جایی به خودت برمیگرده 🙏🙏💚💚💚)اسم اين كار تفكيك زباله خشك در مبدا است كه در اكثريت كشورهاي اروپايي و جهان اول انجام ميشه
جواب ابلهان خاموشیست شوهر خیلی ادم عاقلیه توام بیخیال باش

باور کنید انقد هرچی از دهنش در اومده گفته ما هیچی نگفتیم دیگه صبری برام نمونده با مادر شوهرم با هم تو خونه پدر شوهرم که فوت شده بودن وقتی ازدواج کرد مادر شوهرم رو تنها گذاشت تو خونه شوهرم رفت مادر شو آورد پیش خودمون 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687