2737
2739

داشتم دعا میکردم 

نه استرس نداشتم

عقدمون خصوصی بود

هر وقت بخاطر حرف درستی که زدی، بهت گفتن اراذل اوباش آیه ی 27 سوره ی هود رو بخون که به حضرت نوح (ع) گفتن :"..... وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَىٰ لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ"----->.... ما کسایی که از تو تبعیت کردن رو جزو اراذل (انسان های پست) میدونیم و شما برتری نسبت به ما ندارید بلکه فکر می‌کنیم دروغگو هستید 🌹🐤شش ماهم که بود مادرم بخاطر شغلش مجبور شد منو بذاره مهد کودک، برای همین خانه داری رو انتخاب کردم💛 💐خدای مجازی همون خدای دنیای حقیقی هست منتهی کسایی که یه عمری بخاطر حرف مردم خوب بودن اینجا که ناشناس میشن تمام پرده های حیا رو میدَرَند.... 💐صبر اینه که توی سختی از حالت پیش مردم شکایت نکنی،خدا بدش میاد لیسانس دارم و مطالعه میکنم ولی خانه دار بودن رو انتخاب کردم، هدفم تربیت بچه ام هست 🐣🌺 و علت حضورم اینجا اینه که بازخورد کارهام و تجربیاتم رو ببینم 🌺

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

بغض کرده بودم سعی میکردم گریه نکنم🥺 از خوشحالی

رویای ۴سالمو داشتم با چشم میدیدم

دنیا نیارزد آنکه پریشان کنی دلی/ زینهار بد مکن که نکردست عاقلی❤ من ادعا میکنم آدم منعطفی هستم، در همین راستا نظرات پیشنهادات و انتقادات محترمانه و سازنده رو محترمانه میپذیرم🌹
2731

والا من قبلش استرس دارم مطمئنم پای سفره عقدم که بشینم با خودم میگم خوب که چی حالا ذوق کنم واسه چی همه عروس میشن و قشنگ میزنم تو حال خودم 😐😐

ته دیگ عشق اول را هرچقدر که بسابی چه با اسکاج دوست داشتن های بعدی چه با سیم ظرفشویی عاشق شدن های بعدی از دلت  پاک نمیشودحالا تو هی بساب و از صدای ناهنجارش سردرد بگیر ...
2740
منم مثل تو ۲۲ سالمع ؟  شرایط خواستگارت چیه ؟

 از بستگان پدرم هستن

شغلش خوبه و خونوادشم خوبن

خونه هم داره تا چند وقت دیگه ماشین میخره

بش علاقه دارم 

ولی خودم هنوز تصمیم قطعی نگرفتم نمیدونم

ازاون دخترای شوهری هستیا عین خودم چون هرروقت تاپیکتو میبینم درمورد ازدواجه

اخه ممکن بعد عید عقد کنم با دوست پسرم ولی میترسم از اینکه بگن سونیا متاهل شد میترسم از اینکه اسم طرف بره تو شناسنامم میترسم 

من عاشقش بودم ولی موقع عقد استرس عجیبی داشتم ته دلم خالی بود میگفتم نکنه اشتباه کردم نکنه درست انتخاب نکردم نکنه مرد خوبی نباشه کلا حال دلم نا آروم بود و کلافه شده بودم از این حسی که داشتم و بغضم گرفته بود

بعد خوندن خطبه عقد دیگه کم کم آروم شد دلم نمیدونم چرا 

چرا خیلی کم مونده بود از نگرانی بزنم زیر گریه البته من خیلی استرس دارم

                                                                                                                 *اگه میتونی تصور کنی پس میتونی انجامش بدی*💪
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

استرس

_tooba | 24 ثانیه پیش

چرا نمیخوابین؟

mae34 | 31 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز