داشتن حرف میزدن اسممو شنیدم دیگه درو باز نکردم مادرشوهرم به مادرشوهرش میگفت پسر منو بی ارزش کردن اونم میگف یه جورابم نمیتونستن بخرن برای پدرشوهرش. فلان و بهمان.شانس داره عروس ما شده.فلان شده.زن مردم اینطوری اونطوری. اخه ما فعلا چیزی نخریدیم چون وضع مالی پدرم خرابه تا یه مدت میگف براش وسایل میخرم ولی یکم دیر .اعصابم خیلی خورده😓😓
اوه اوه مادر شوهرا دست ب یکی کردن 🤦♀️😂
میگفتی میخوایم بخریم به وقتش😒یه پوزخندم میزدی
گوووه خوردن
ب ی ورت
فدا سرت
چه بی ادبن ولشون کن محلشون نده بزار اینقدر غیبت کنن همه گناهات شسته بشه
مادرشوهر مادرشوهرت چند سالشه ماشالله؟😄
عزیزم‌گناهتو شستن یه نردبون شدن برا بالا رفتنه شما با غیبتی ک ک کردن با دلی ک شکستن
مادر شوهرا همه‌همینن حرفاشونو ب ی ورتم حسابش نکن
چه مادر شوهر در مادر شوهری شد....
اه خاله زنکا...
اولا شکر خوردن ما خریدیم آخر سر ب من رسید ب خرید کردن خودشون رسید گفتن رسم نداریم عوضیا سر دخترش بیا إن شالاه مادر شوهر. 😅😅
دوما موضوع تایپکت خیلی جذابه.
سوما بخودت نگیر تو شوهرتون بچسب
میگفتی نمیخریم مثلا میخواید چ غلطی کنید ؟
اه اه برای این فرهنگ مردم متاسفم
کاری کردن طرف از هم جنس خودش هم بدش بیاد
کاش به روشون میاوردی اب میشدن از خجالت
زنیکه بیخی بابا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
