به خدا یا ناهار اونا این جان یا ما شام اون جاییم اگر بگم نمیام خونتون میگن ماداریم میایم مادرشوهر دیوس منم جلو همه خودشو خوب نشون میده از پشت سر و .. فتنه می ندازه به خدا فکر کنید ی بیرون نمیتونم بزن تا بام زنگ میزنن ناهار بیایید یا شام میاییم خسته شدم از دستشان کسی بوده مثل من مشکلش حل کرده باشه
اوه دیوس🙄🙄🙄 چه ادبیات قشنگیییی
هر روز اینطوریه؟ اگه هرروز یه بار برو فرداش بگو نمیتونم مریضم یه بهونه بیار کم کم فاصله رو زیاد کن
خودتوبزن مریضی
خودت اول کم برو مثلا شوهرت تنها بره خونشون یه سر بزنه زود بیاد بگه کار دارم... که هم نگن پسرمو از من دور کردی..تو هم بگو فشارم افتاده یا خونه باید تمیز کنم..ی ا هرکاری بهانه کن...که اونا هم نیان.... هر وقت زنگ زدن بگو مهمون دارم دوستم میاد...دارم میرم خرید... خونه نیستمم.... البته باید کامل با شوهرت هماهنگ باشی
من میخواستم نی نی سایت وترک کردم با ادبیاتت حال کردم😃👊👊👊👏👏👏👏👏👏👏
از ادبیاتت مشخصه که کرم از کیه🤪😁😁
یه دو سه روزی پشت یر هم برو خونه ی مامانت تا از سرشون بیوفته
اره مال من اینطوری بودن
به شوهرت بگو خسته شدی ازین وضع،یا دو سه هفته برو خونه مادرت تا از سرشون بیفته
خوب یه راهی پبداکن بگواینجانیستیم یامثلابگومریضم نمیتونم بیام اینجور کم کم سردشون کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
