من چند تا خواستگار داشتم که هر کدوم به دلیلی نشده آخرین موردشم چند وقت پیش بود که همه معیارای منو داشت مامان بابامم (خودشون تاییدش میکردن) گفتن هر چی خودت میگی ولی بنا به دلایلی ردش کردم حالا از اون موقع مامانم همش دوست داره ازدواج کنم و استرس آینده منو داره تا چند روز پیش یه واسطه زنگ زد که بیا یکی ببینتت منم اول نرفتم و بهونه امتحان آوردم هفته بعد دوباره اصرار پشت اصرار منم از اینکه برم یکی منو ببینه که خوشش میاد یا نه خیلی بدم میاد ولی فقط بخاطر دل مامانم دو روز پیش رفتم پسره منو ببینه ....اونجام همه میدونستیم برا چی اومدیم ولی فقط قرار دیدن بود واسطه و پسره یکم در مورد کارشون حرف زدن و برگشتیم حالام دیگه از دو روز پیش هیچ خبری نشده و واقعا حس بدی دارم چرا رفتم که حالا خبری نشده اعصابم خورده فقط بخاطر اینکه کلا از این نوع دیدن خوشم نمیاد تازه واسطه مجبورم کرد ماسکمو بکشم پایین منو ببینه ولی پسره اصلا ماسکشم پایین نیاورد😒
وای دارم منفجر میشم چرا این کارو کردم😤😤😤😤😤
چه سخت است...خندان نگهداشتن لبها در اوج گریستن قلب...و تظاهر به خوشحالی در اوج غمگینی....
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
ببین منم جای تو بودم حرص میخوردم ولی یه لحظه فک کن اون واسطه و پسره الان عین خیالشون نیست بعد تو ...
بله درست میگین باید یه جوری بهش بفهمونم که دیگه از این کارا نکنه...یه چیزی میگم اصلا باورتون نمیشه چند وقت پیشم با یکی اومده بود در خونمون خیال کردم مثل همیشه کاری داره بعدش فهمیدم اومده منو نشون اون خانمه بده برا پسرش😤😤😤😤😤😤😤
چه سخت است...خندان نگهداشتن لبها در اوج گریستن قلب...و تظاهر به خوشحالی در اوج غمگینی....