اونموقع ها تازه بچش دنیا اومده بود اصلا نیومد دیدنم (از بابام طلاق گرفته )
بیمارستان بستری شدم تشنجم کردم بازم نیومد
فقط بعد اینکه خوب شدم یه کیسه پر اسباب بازی فرستاد که اونم بابام قبول نکرد پس داد بهش
واقعا تو این همه سالها تنها کسی که زحمت کشیده زنه بابام بوده 🤷🙋♀️
امشب خیلی ناراحتم ☹
الان هرماه شاید یه بار تلفنی حرف میزنم اونم شاید
به نظرتون قطع ارتباط کنم باهاش راحت شم یا ادامه بدم همین روالو ؟