سلام. اینجا کسی هست شیمی خونده باشه یا در اطرافیانش کسی رو بشناسه که رشته تحصیلیش شیمی بوده باشه؟
چندتا سوال دارم. اگر کسی هست منو از چند هفته و چند ماه دنبال سوالام گشتن نجات بده تورو خدا😢
😊
چ سوالی
واقعا براخودم متاسفم هیچی یادم نمیاد😑البته فوق دیپلم شیمی دارم سال۹۶
من میخواستم توی اون تاپیک جواب سوالتون رو بدم اما تعطیل شده بود، اینجا جواب میدم و امیدوارم که ناراحت نشید:
میدونید چرا اینجا وقتی به کسی میگن روشن فکر توهین محسوب میشه؟ چون کسانی میان ادعای روشن فکری میکنند که فقط یک نظر خاص رو قبول دارند... و اکثرشون (نه همه) متعصبانه ذهنشون نسبت به کتاب های مذهبی و آدم های مذهبی بسته نگه داشتن... اصلا نمیخوان گوش بدن و من بعید میدونم حتی یک کتاب مذهبی مثل قرآن یا نهج البلاغه رو کامل خونده باشن... فقط به شنیده هاشون اکتفا میکنند و مطالعه و جست و جوی خاصی ندارند و در ضمن کاملا هم ژست بی طرفی میگیرن که ما تعصب نداریم...
روشن فکر واقعی کسیه که اول نقاط ضعف و قوت انواع تفکرات رو تا حدودی بررسی میکنه و بعد راجع بهشون قضاوت میکنه...
شما هم اگر ذهنت رو روی نقاط مثبت سبک زندگی اسلامی بستی و فکر میکنی قوانین اسلام سراسر بدرد نخوره و بدون خوندن هیچ کتاب اسلامی ای و فقط و فقط با نگاه کردن به آدم هایی که ادعای اسلام دارند، داری اینطوری راجع به اسلام قضاوت میکنی پس روشنفکر واقعی نیستی، فقط داری اداشو در میاری...
نه دلیلی برای ناراحتی نیستش. پپس بدون نگرانی حرفاتون رو کامل بزنید و اگر پاسخی بودید بهم بدید. و خواهشا شما بخاطر لحن خشک و جدی من سوبرداشت نکنید و ناراحت نشید. من توی بحث جدی، جدی و بدون تعارف بحث میکنم.
عزیز این افراد در تمام جوامع هستن.مثل فمنیستا متعصب از اون ور بوم افتاده ی غرب، اما خب باز روشنفکر رو تبدیل به فحش نمیکنه و در جوامع مختلف هم روشنفکری به صفتی زشت تبدیل نشده. این افراد روشنفکر نما یا توهم روشنفکری دارند!
تما در ایران روشنفکری فحش هست
و عوام هم بهشون بگی روشنفکر، سعی دارند بگن که نهههه من روشنفکر نیستمممم! انگار یک افتخاره ذهن بسته داشتن!!
مثلا همه ادم ها فک میکنن مظلوم و ادم خوب هستند. کسی فک نمیکنه ادم بد و ظالمیه. اما این دلیل نمیشه ادم خوب بودن فحش و توهین حساب بشه و یعی کنیم بگیم ادم خوبی نیستیم
روشنفکر رو میشه چند تعریف کرد و من هم دارم نظرم رو میدم وگرنه اینجور کلمات تعریفی مشخص نداره و تعریفش خیلی گنگ و کلیه. و اگر بخواید برا مطالعه بیشتر بدونید میتونید کتاب روشنفکری و روشنگری کانا رو بخونید
من 2 تعریف میکنم:
اولین تعریف، و ساده ترین تعریف (کسیه که ذهنش چهارچوب خاصی نداره. درگیر یک سری پیشفرض ها نیست. و از جامعه خودش چند سال جلو تر حرکت میکنه.)
در همچین تعریفی به قول شما حتی ادم های اسلام ستیز بزرگ و معروف مثل هیچنز و داوکینز که سردمداران بی خدایی جزمی و علم گرایی هستند رو هم من شخصا روشنفکر نمیدونم.
با اینکه شدیدا ادم هایی هستند که از نظر علمی درجه بالایی دارند(ساینس)... اما در این تعریف نمیگنجن.
چون به قول شما ذهنشون پیشفرضی داره و بالاخره روی اندیشه خودشون تعصب دارند. اما در این تعریف بزرگترین فلاسفه و ادمهای بزرگ اسلام هم نمیگنجند، چرا؟ چون اون ها هم ذهنشون چهارجوب داشته و نمیتونستن خلاف عقایدشون رو بپذیرند. چه برسه ادم های عادی امروز که میبینیم حتی روی عمل خودشون میترسن فکر کنن و با منطق تصمیم بگیرند یا تفکری مخالف داشته باشند
اما ممکنه یک مسلمان یا یک بی دین،هردو درین تعریف بگنجه. مثلا کسی که با اسلام مخالفه اما برای دلایل منطقی مخالف هست. نه بقول شما برای تعصب. و براتون دلایل منطقی میاره و اگر یک درصد بتونید دلایلش رو توضیح بدید هم بهتون حمله نمیکنه. بلکه یا پاسختون رو میده. یا ذهنش رو روی مسائل مطرح شده قفل نمیکنه
و از اون طرف مسلمان و دینداری که نه چون از بچگی مسلمان بدنیا اومده و یا از ترس... بلکه برای دلایل کاملا منطقی دینش رو انتخاب کرده. و براتون دلایل کاملا منطقی میاره(نه احساسی و دلایل بچگانه که من هستم،اون درخت هست و اون برگ خوشگله، پس خدا هست و...)
و اگر شما دلایلش رو به چالش بکشید بهتون حمله نمیکنه. بلکه کاملا منطقی روی دلایلتون فکر میکنه و یا جواب کاملی به چالش شما میده. و یا عقایدش رو تا گرفتن جواب تعلیق میکنه و حتی اگر کسی دلایلی خلاف نظرش بیاره اون طرز فکر جدید رو میپذیره. رو دینش تعصب نداره. ترس نداره. پیشفرض نداره و...
با این تعریف بله من خودم رو روشنفکر میدونم. و شدیدا هم مخالفم که فروتنی(به قول نیچه وشوپنهاور برده وار و احمقانه) داشته باشم. و با اینکه این ویژگی رو دارم و چندین سال زحمت کشیدم برا داشتنش. بیام خودمو کوچیک کنم و شخصیتمو پایین بکشم و برا فروتنی بگم وای نه من یه ادم بدبخت ذهن بسته هستم. نه چرا کسی باید خودش و ویژگیش رو انکار کنه. اخلاق بردگی نیچه که تو اکثریت هم هستش!
چرا میگم دراین تعریف هستم؟ چون حتی به مخالف ترین عقاید هم یک درصد احتمال میدم وجود داشته باشه. و دلایل همه رو میشنوم. و منطق رو قاضی میکنم. کاش میتونستم از خودم و افکارم بیشتر حرف بزنم. چون میتونستم ادرس چند جا رو در مجازی بهت ن بدم که ببینید کسایی که اندیششون با من مخالفه چنان برام ارزش قائل هستن که اجازه نمیدن هم اندیشانشون بهم توهین کنند. اما مجبورم گنگ صحبت کنم. شاید تو خصوصی پیام میدادید صحبت باهاتون راحتتر بود و بی پرده حرف میزدیم
چون از اسلام و مذهب گفتید بگم. یکی از مدرسین حوزه که اسمش رو در گوگل بزنید تدریس هاش رو میبینید. با همسرم دوست بود. با اینکه من با ایشون هیچ نقطه مشترکی نداشتم...اما با ارامش گفتگو میکردیم و حتی به همسرم گفته بود که قدر زندگی و زنت رو بدون. ارزوی هر مردی که اهل علم و فلسفه هست اینه که همچین زنی گیرش بیاد و خیلی هم کم پیدا میشه!
البته ایشونم متعصب نبود.
وگرنه با کسی که هیچ منطقی نداره و رو اندیشش متعصبه. تا حالا تو زندگیش فکر نکرده. عوامانه ترین حالت ممکن رو داره و بجز شام چی بزارم هیچ اندیشه ای از خودش نداره... نمیشه بحث منطقی کرد. چه برسه که حرفا عوامانه و بی منطقش روت تاثیری هم بزاره! و بهش فکر کنی! انقد این حرفا رو از بقیه مردم شنیدی که جواب هاش رو کامل میدونی. یکی مثل اکثریت. که حتی از تفکر وحشت داره انقدر که متعصبه!
با همچین کسی اصلا بحث نمیکنم چون ذهن اون ادم نمیتونه درکت کنه و تو رو در حد خودش پایین میاره. اما تو بعضی تاپیکا با این افراد متعصب بحث میکنم که اگر کسی میخونه، یه دیدگاه متفاوتم بخونه و زندگیش نابود نشه
اگر اندیشه ای رو رد یا تایید کنم برای دلایل منطقی هست که درموردش دارم. و اگر کسی خلافش رو اثبات کنه میتونم تفکرات فعلیم رو دور بزارم و جدید رو بپذیرم.
پس اشتباه نکنید و با تعصب فکر نکنید هرکس به هردلیلی با اندیشه شما مخالفت کنه پس نمیتونه روشنفکر باشه!!!
یا چون با حرفا شما و همفکراتون قانع نشد و موافقتون نشد... یا برا اندیشش بحث کرد... پس روشنفکر نیست!!
اگر همچین توقعی دارید این ادم اسمش روشنفکر نیست. بلکه ادم حزب بادی هست که اندیشه درستی از خودش نداره با هر حرف نظرش تغییر میکنه و هیچ دلیلی هم برا اندیشش نداره
نمیدونم اینجا چرا این مدلیه که چنتا از پستام پاک شدش. ولی دوتاش پاک نشدش! عجیبه والا
سلام. خیالم راحت شد که با آدم اهل فکری هم صحبت شدم... و باید بگم منم نظراتی دارم که بعضی هاش رو با مطالعه و بعضی هاش رو هم با کلنجار رفتن با خودم و بالا و پایین کردن تجربه های شخصی و دیده ها و شنیده هام از محیط هایی که باهاش ارتباط داشتم بدست آوردم...
امیدوارم کامنت هاتون رو حذف نکنید یا حداقل جایی کپی کنید تا بتونم با مطالعه ی دقیق تر بگم با کدوم بخش های صحبتتون موافق و در مورد کدوم بخش ها نظرات متفاوتی دارم...
اما به صورت کلی با تعریف شما، بزرگان اسلامی ( در درجه اول چهارده معصوم و در درجه ی بعدی تعدادی از علما) روشنفکر حساب میشن ( با این تعریفی که: تفکری وابسته به تفکر هم دوره های خودشون نداشتن و ذهنشون روی واقعیت های علمی بسته نبوده و نظراتی جلوتر از زمان خودشون داشتند)
جالبه براتون بگم که علاوه بر روشنفکر، که فحش محسوب میشه، اگر به کسی بگن مریم مقدس هم ، یه جور توهین به اون شخص به حساب میاد، درحالی که ایشون نماد خوب بودن و پاک بودن هستند در واقعیت و باید افتخار کنیم که بهمون بگن مریم مقدس، ولی خجالت میکشیم اینو بشنویم، چون این اصطلاح در نظر مردمی که روی معنی کلماتی که به کار میبرن، عمیق فکر نمیکنند به معنی آدم ریاکار و کسی که داره خودشو خوب جلوه میده در حالی که آدم بدی هست جا افتاده ...
به نظر من در کل مشکل اساسی، در درجه اول فکر نکردن و بعدش هم زیاد بودن حجم اطلاعات هست که وقت نمیشه در همه ی شاخه ها اطلاعات دقیق بدست بیاریم و همه ی کتاب ها رو در همه ی زمینه ها بخونیم(با توجه به محدودیت های مالی و زمانی که انسان ها در زندگی دارند)، و یه مشکل دیگه هم اینه که کسانی با نام دین یا نام روشنفکری یا با سایر شعارها، عملکرد بدی داشتن که متاسفانه این باعث خراب شدن ذهنیت مردم شده و خیلی ها ترجیح میدن که شعار ها رو به طور کلی کنار بگذارند، در حالی که کار درست، خوب اجرا کردن شعار ها هست، و نه کنار گذاشتن اونها...
من در مورد فلسفه مطالعه ی خاصی نداشتم، چون به صورت خاص در دایره ی علاقه مندی های من نبوده، ولی خوشحال میشم اگر وقت داشتید چکیده ی آموخته های خودتون رو با من به اشتراک بگذارید (فکر کنید من مخاطب اون کتابی که گفتید دوست دارید بنویسید هستم!!!)
من بیشتر به روانشناسی و علوم طبیعی و تمام علوم تاثیر گذار بر روی جسم و روح علاقه مند هستم... من هم اگر گفتمانی شگفت انگیز تر و جامع تر از چیزی که بهش رسیدم پیدا کنم، حتما به اون گفتمان عمل میکنم، چون یه آدم نرمال همیشه دنبال چیز کامل تر و بهتره...
و در مورد کتاب هایی که گفتید مطالعه کردید، مطمئنم درست میگید، اما من به صورت خاص منظورم قرآن بود، که اصلی ترین مرجع دین اسلام حساب میشه، بود... اونم کامل و با جزئیات خوندید؟ یا کتاب های روایی مثل نهج البلاغه و اصول کافی و... که نظرات ائمه در مورد واقعیت اسلام توشون جمع آوری شده، اون ها رو هم مطالعه کردید؟
ممنونم از لطفتون.
متاسفانه پیامتون رو نخونده بودم و قبل از پیام شما یکی دو پیام رو حذف کردم. و یکی دو پیام حذف نشد
راستش با توجه به حرفهامون تفکر من و شما نقطه مقابل هم قرار داره. که البته چیز بدی نیست و اتفاقا مخالف هم بودن برای بحث نیاز و لازمه. وگرنه فقط هم رو تایید میکنیم و بحثی پیش نمیاد
و خب اگر بخوام ازادی بیان داشته باشم و راحت صحبت کنم خیلی مطالب هست که میتونیم باهم گفتگو کنیم. البته به شرطی که بحث همینجور ادامه پیدا کنه. چون جدا دوس ندارم ناراحتیی پیش بیاد بخاطر حرفهایی که اجباری نیست گفته بشه و کسیو ناراحت و دلخور کرد
حداقل خودم به بحث به چشم برد و باخت نگاه نمیکنم. و برام بحث و گفتگو لذتبخش هستش. برا همین اگر استدلالی نداشته باشم و یا ببینم استدلال طرف مقابل منطقی تر هست، احساس نمیکنم که واب من این جنگ رو باختم. و شروع به عصبی شدن و بی منطقی و... نمیکنم
فک میکنم شما هم مثل من باشید. اما باز برای اطمینان میگم اگر یک درصد قراره دلخوریی پیش بیاد، بنظرم اصلا گفتن این حرفا مهم نیست و ضرورتی نداره. قطعا دلخور نبودن و ناراحت نبودن شما و دوستان دیگه برای من ارزشمندتره تا یک سری بحث و گفتگو
اما خب اینجا ازادیی برای اندیشه من وجود نداره و نمیتونم ازادانه گفتگو کنم. برا همین هم اگر مایل باشید ای دی تلگرام یا... میدم تا بتونیم هم در فضای بازتر و بدون سانسور صحبت کنیم. و هم با وویس خیلی گفتگو راحتتره
هردو هم متوجه لحن طرف مقابل میشیم و از دلخوری جلوگیری میشه. چون با متن لحن منتقل نمیشه و ممکنه طرف مقابل فکر کنه متن محترمانه یا با ارامش نوشته نشده
درباره خوندن کتاب، بله قران رو خوندم. چندین بار و با ترجمه و تفسیر. اما خب بحث دینی انقدر جزیی باب میلم نیست چون در دین هرکس میتونه نظرات متفاوت و تفاسیر متفاوت داشته باشه. همینطور اثباتی برای صحت یک تفسیر نیست و باید به گفته های بزرگان دین اعتماد کرد. و برای همین بحث نقطه اشتراکی نداره
ولی در بحث هایی که انقدر جزیی درباره دین نیست، یک نقطه اشتراک به اسم اصول منطق وجود داره. دیگه عقاید و اعتماد و باور نیاز نیست و نیاز نیست تا هردو طرف درباره اعتماد به اون مرجع باهم موافق باشن.
ترجیحم اینه اگر بحث کردیم بحثمون وارد جزئیات و دین خاصی نشه. و در حالت کلی تر یعنی به مسائلی مانند خالق و خلق جهان و... بپردازیم
سلام عزیزم شما گفته بودین ازدواج سفید کردین...راضی هستین؟ بخاطر عشق ازدواج کردین یا حمایت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
