اوضاعتون بعد طلاق چه جوری شده؟

اگه  بگم  خری  ناراحت  نمیشی؟؟اخه  زن  حسابی  چراانقدر  سواری  دادین واقعا  که  حالم  بد  شد   سرمهریت  اصلا  کوتاه  نیا  تاقرون  اخرشو  بگیری  هاااا

گفتی بچه نداری؟شاید یکی دیگه دوست داره

اخه چجور بعد ده سال یادش افتاده بره عشق باری

عزیزم من خیلی اذیت شدم خیلییییی زیاد

عاشقش بودم جلو همه وایسادم ولی رفت با ی دختر شوهردار که پنج سال ازش بزرگتر بود

مطمئنم ک خدا برام کم نمبزاره و بعد این سختی ها اسونیه

توام خودتو بسپر به خدا تا ارامش بیاد سراغت و بدون که تنهایی بهتر از موندن با اینجور افراده

اگه میتونی مهریه یا ی پولی بگیر و برو سراغ زندگیت و رویاهات

باهم ازدواج کردن ؟!

نه هنوز جدا هم نشدیم

نمیدونم باهم هستن یا ن من ی بار بخشیدمش فک کردم درست میشه ولی اومده بود اشتی چون ماشینش و حساباش توقیف بود بعد رضایتم همش میگف درستت میکنم ی کار میکنم خودت بزاری بری

دختره هم با وقاحت پیام میداد ب زور نمیتونی نگهش داری ببین ب خاطر من داره خودش رو میکشه

ازکسی مشاوره نگیر چون هر کسی ی تحملی داره ی کتاب بهتون معرفی میکنم خوبه امیدوارم که حالتون رو بهتر کنه کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد ۱ساعت بیشتر هم وقتتو نمیگیره بخون

مطمئن باش دنیا به آخر نمیرسه، حتما هم تحت نظر یک روانشناس بالینی باش تا حالت خوب خوب بشه، بعد چند ماه برات خیلی عادی میشه، کسی که تو رو نخواسته بندازش دور، برای خودت ارزش قائل باش، تو حتما دوست داشتنی هستی و قطعا اون آدم خیلی بی لیاقت بوده، 

آها 

آخه خیانت افراد متاهل با متاهل خیلی زیاد شده و گاها حتی باهم ازدواج هم میکنن

انشاالله هرچی که به صلاحت هست واست پیش بیاد

ممنون عزیزم 

مرد یا زنی که نتونه پایبند به تعهد شرعی عرفی و قانونیش باشه باهیچکس نمیمونه ی تایمی باهمن شوروحال اولیه میخوابه بعد ی زندگی پر از سوتفاهم و شک در انتظارشونه

من پارسال برگشتم ب غلط 

الانم ناراحت نیستم بزرگ شدم درس گرفتم و زندگی کردم

اگه اون تجربه ها نبود به فکر ساختن زندگی نمیوفتادم زندگیم میشد مثل خیلی خانما که با بچه مجبور به سازشن یا ب سختی زندگیشونو میچرخونن

خذازوشکر زود جنبیدم