یکی بیاد درد و دل کنیم

پیش مادرشوهرت زندگی میکنی؟ من یه سال موندم همون یکسال جهنم بود برام 

برو تو دستشویی بشین راحت منم اینکارو میکردم همیشه 

خیلی وقتا دستشویی بودم

به دستشوییادم ک نمیتونن گیر بدن 

وا هیوقت هیچجای دنیا اینجور نبوده

ادم نگران میشه

زندگی مشترکه 

یه جورایی اول براش خودتو لوس کن اومد خونه الکی گریه کرده باشی ادا در بیار بگو خیلی نگران شدم صدا دعوا میمد از پایین ترسیدم 

هرچی زنگت زدم بگم بیای خونه بر نداشتی

بعد دیگه چیزی نگو 

اگ اثر داشت ک هیچ 

نداشت بازم شیوه های دیگرو امتحان

به اونام میگه اونا فقط خیلی خوب ظاهر حفظ میکنن ک ضایع نشن 

هولاکویی میگه اکثر ماهادوست داریم مردم مارو خوشبخت بدونن حتی اگ بدبخت باشیم 

اما درصد کمی از ماها ترجیح میدن خوشبخت باشن اما مردم اونهارو بدبخت تصور کنن 

شما سعی کن جزو دسته دوم باشی کمترم چشم میخوری 

اوه اوه مثل منی 

من ک بهونه میاوردم ک هوا الودست 

یا یجی پرید چشمم تو دستشویی هرچی اب زدم سوزش نرفت 

پس تحمل کن برو خونه خودتو خالی کن 

سر شوهرت خالی نکن ک بدتر قهر میکنید و ... الان وضع منم قهر با شوهرمه چون بدجایی دهنو وا کردم دعوامون شد باز

سقط نکن پشیمون میشی 

ولش کن کم کم راه میاد شاید بعد دنیا اومدن بچه مهرش نسشت 

چون بچه شیرینه دیگه الان نمیفهمه 

بابای منم اینطور بود الان جونش برا بچه هاش در میره 

منم از شوهرم کم و بیش خب دارم ولی اکثرا خونه نیست اوایل برام سخت بود ولی سعیمو کردم تطبیق بدم خودمو هرچند ک هنوزم خلا رو حس میکنم 

اما توام استفاده کن روهاتو بر اساس چیز دیگه ای بچین 

کلاس درس دانشگاه کارا مختلفی کن و به خودت افتخار کن 

شادی رو با خودت تجربه کن

به خودت برس نزار اینجور لاقر شی چیزای مقوی بخور خودت از همه چی مهمتری شوهرتم به راه میاد اروم  اروم 

فقط سعی کن فکرتو ازشون دور کنی و به خودت مشغول کنی 

اینم بدون خوشبختی دیگران ظاهر زندگیشونه 

خیلی بد بختن بعضیا 

سعی کن با این دید هم گاها به قضیه نگاه کنی ک خدا این کارو کرده ک اونا به خودشون فکر کنن به زندگیه تو کاری ناشته باشن تا تو بتونی به چیزای خوب برسی بدون دخالت اطرافیان 

به جنبه های مثبت فک کن 

به خوشبختیای خودت 

الهام بگیر گاهی 

مثلا فلانی جشن گرفت خوشت اومده توام بگیر 

اما با هزینه کمتر و خلاقیت بیشتر