من دلم از یکی دوتا ادم گرفته ک ...یکی دخترداییم بود ک طلاق گرفته بود ۶سال پیش..من با عشقم ک ازدواج کردم برای اینکه این دلش نگیره..تولدایی ک شوهرم میگف رو بهش نمبگفتم..کادوهایی ک میگرفت و نمیگفتم..و خیلی چیزای دیگ..شوهرم چند بار به خاطرش با ی پسره دهن به دهن شد ک واسه منی ک زنش هستم دهن بهدهن نشده بود با کسی تاحالا..پول نیخواست قرض میدادم و ...به کریه هاش و دردودلاش گوش میدادم و...اخرشم با ی پسره ک بچه داشت دوس شد میگفتم ن ای خوب نیست و...تهش عصبانی شد و فحش و..بارم ک دیگ زنگ نزن..ولی من بیعارتر از این حرفا بودم بعدش یکی دوباری زنگ زدم و با مسخره بازی میخاستم باهاش خوب شم و...ولی حواب نداد تا اینکه سه هفته پیش با یکی عقد کرده خونه داره ماشین داره و.زنگ زده به من پرو رو ک من تو رو بخشیدم!!!منم نمیدونستم اونو وگرنه ج نمیدادم شمترشو عوض کرده بود..منم گفتم دیک به من زنگ نزن من ک میدونم چرا میخای رابطه کنی با من.ک بیای بگی اینو دارم و..اونو دارم...اینا رو من نمیگم..دخترخالم میگف هرروز یه عکس میذاره تو هتله رو ریل قطاره و ...عین این ندید بدیدها...از اون روز افسردگی گرفتم من چرا داشته هامو به رخ کسی نمیکشم ک اروم شم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
