سلام من عقدم دیشب شوهرم اومد دنبالم اومدیم خونه ی مامانش بعد چن ماه مرخصی گرفته بریم یسری کارامونو کنیم گوشیش این مدت دس من بود چن باری فیلم دانلود کردم هاردش سوخت از دیشب گوشی من دستشه یبار گفتم بگیر پایین منم ببینم کلی ناراحت شدو قهر کرد ک تو گوشی منو سوزوندی خراب کردی امروز باز کنارش نشستم نگاه گوشیش کنم پرت کردم طرفم گفت نمیخام رفت لپ تاپشو آورد گفتم بده منم بازی کنم گف اونو ازم گرفتی اینم میخای بگیری اونو خراب کردی اینم میخای داغون کنی چن باری بغلش کردم بوسش کردم باهاش حرف زدم بهم بی محلی کرد آخر رفتم زیر پتو گریه کردم باز محل نداد آخر پاشدم لباسامو بپوشم گفتم منو ببر خونمون پاشد کتک زدن ک بشین سرجات هس زد فوش داد مامانشم تو حال بود آخرش گف پاشو ببرمت تا خونتون بزنمت میدونستم میخاد تو خیابون ابرومو ببره پا نشدم گفتم نمیخام پشیمون شوم شروع کرد داد زدن ابرومو جلو ننش برد ک پاشو حاظر شو آخر خودش دروکوبید رفت بیرون ننشم در کمال خونسردی اومده میگه فلانی کجا رفت یعنی یدرصد مهم نیس من کتک خوردم دارم گریه میکنم به فکر پسرشه خدایا منو از این خونه نجات بده خونه ی خودمونم جهنمه همه جا جهنمه کجا برم اخه از دست اینا هرچی ادم خرابه به من میخوره 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭