اینومطمعنم شوهرم خیلی عاشقم بود خیلی دوستم داشت واسم جون میداد ولی من سه باربه بهونه های مختلف رفتم سمتش عین خیالش هم نبود
اصن مقصر جاریت نیست
شوهرت وقتی میبینه تو خوشت نمیاد نباید اینکارو کنه
ن اصلا نباید ب روی شوهرت میاوردی
دقیقا باید مثل جاریت با سیاست میرفتی جلو
خیلی خودتو مهربون و دلسوز نشون میدادی
ولی به موقعش زیرابشو میزدی😂
خودتم رابطتتو با جاریت بیشتر میکردی
تو انقدر کشیدی کنار ک مثل ی غریبه شدی
خب اونا هم از ی خانواده هستن به قول تو قبلا هم یکسره باهم بودن نباید انتظار داشته باشی رابطشون قطع بشه
من خیلی تلاش کردم حتی گفتم بزاریه سری کمک هاروبه برادرزادت من انجام بدم مثلاهمین کارهای اینترنتی رو ولی وقتی بهش پیام میدادم که بفرماعزیزم ببینیدخوب شده دخترت خوشش اومده اون فقط گفت ممنون😔من خیلی تلاش کردم به راحتی عقب نکشیدم یا مثلاجلوی خودشون شوهرمومیفرستادم بره واسه بچه هاشون خوراکی بخره خودم واسه بچه هاشون لباس میخرم
عزیزم تو خیلی ساده ای
روش سیاستی رو بلد نیستی
برعکس اصلا. .. تو نباید انقد خوراکی و کادو میخریدی
اینم ی روزی میشه وظیفت
من این اتفاق برام افتاده
فقط و فقط با زبون چرب و گرم باید پیش میرفتی
ی جوری دایه دلسوز تر از مادر باید خودتو نشون میدادی
جلوی اونا رابطه صمیمی خودتو و شوهرت رو نشون میدادی بهشون
کلا راه رو اشتباه رفتی
الانم رفتار شوهرت طبیعیه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
