2737
2739
عنوان

طولانی ترین شب سال

260 بازدید | 0 پست

امروز بعد از گذراندن ۱۵ روز دوران نقاهت طاقت فرسا، فهمیدم عملم موفقیت آمیز نبوده..  خستگی تو تن من و عزیزان موند. و برگشتیم رو نقطه ی اول ، حتی صدبرابر بدتر از نقطه اول


شرمنده نگاه مادرم شدم ، اون ترس تو چشماش دلمو لرزوند، وقتی فارغ از آدما و شلوغی اطرافمون بلند بلند و هول هولکی ذکر میخوند. دسته کیفشو تو دستش مشت کرده بود و تو صورت من ، برای دیدن آثار درد و ترس، دقیق شده بود


دلم برای شوهرم سوخت از بس که دستپاچه بود. تلاش میکرد منو لحظاتی بخندونه و حواسمو پرت کنه. ظاهرش اروم و محکم بود، ولی من حرف دلشو از نگاهش خوندم،من فهمیدم که ترسیده . 

برای صدهزارمین بار فهمیدم چقد عاشقمه. چقد تحملم کرده این چند وقته. 

این سومین باریه که برای گرفتن قوی ترین مسکن دنیا، بیرون میره.


به خیالش ک این کپسول آخری منو آروم کرده و خوابیده. منم همش لبهامو گاز میگیرم و تحمل میکنم که کمتر آزارش بدم اما تموم تنم عین نبض یه قلب بی تاب محکم میزنه و دردو به تن خسته م، هدیه می‌کنه.


یعنی آخرش چی میشه ؟ ! چقد از درسام عقب موندم. اینجوری پیش بره زحماتم ب هدر میره .


خدایا بنده ت خیلی درد داره، طاقتش تموم شده، ولی راضیه. دردی که منو به تو رسوند و آشنامون کرد رو خیلی دوست دارم. من تورو پیدا کردم . تو رو کم داشتم .

 خودم انتخاب کردم این درد ، تاوان دوری از تو باشه. 

من باهات معامله کردم. منو تنبیه کن و ببخش. منو تو بغلت بگیر.


مگه نگفتی از مادرمهربون تری . مادر مهربون من ، اونی که از همه دنیا بیشتر نگرانمه ،امشب کنارم نیست، نمیدونه من درد دارم.  تو برام مادری کن امشب.. 


الهی و ربی ، من لی غیرک


این متن و اینجا میذارم یادگاری، که بعدا هربار که میخونمش،  خدا رو برای سلامتیم شکر کنم

فرزندم را نذر یاری قیام تو میکنم،او را برای ظهور نزدیکت برگزین و حفظ کن💜 بالاخره خدای مهربون به منم یکی از فرشته هاشو داد. پسر قشنگم نه من تو رو دیدم نه تو منو ، ولی روزی که همو ببینیم قطعا منو میشناسی ، صاحب صدایی رو که هر لحظه قربون صدقه ت میره و برات لالایی میخونه ، کسی که ۷ساله شب و روزش تویی. سپردمت به اون خدایی که تو اوج ناامیدی تو رو بهم داد.  مرسی که اومدی💚  ای آن که دوست دارمت اما ندارمت.بر سینه میفشارمت اما ندارمت.. ای آسمان من که سراسر ستاره ای.تا صبح میشمارمت اما ندارمت.درعالم خیال خودم چون چراغ اشک.بر دیده میگذارمت اما ندارمت.میخواهم ای درختِ بهشتی ،درختِ جان.در باغ دل بکارمت اما ندارمت..میخواهم ای شکوفه ترین ،مثل چتر گل.بر سر نگه دارمت اما ندارمت💔 إِنَّ مَعَ العُسرِ يُسرًا(آری) مسلّماً با (هر) سختی آسانی است، ۲8)يَا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَهُ يَا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ يَا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ يَا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ يَا غِيَاثَ مَنْ لا غِيَاثَ لَهُ يَا فَخْرَ مَنْ لا فَخْرَ لَهُ يَا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَهُ يَا مُعِينَ مَنْ لا مُعِينَ لَهُ يَا أَنِيسَ مَنْ لا أَنِيسَ لَهُ يَا أَمَانَ مَنْ لا أَمَانَ لَه خدايا بلاء عظيم گشته و درون آشکار شد و پرده از کارها برداشته شد و اميد قطع شد و زمين تنگ شد و از ريزش رحمت آسمان جلوگيرى شد و تويى ياور و شکوه بسوى تو است‏ و اعتماد و تکيه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687