که مامانم برای اینکه لج منو در بیاره هندزفری منو برداشته بعد میگه دست من نیست تازه طلبکار هم میشه😂
خواهرم تا اتفاقی چشمم به چشمش میفته میخوام... بده که چرا نگاهش کردم🙃
یه وقت زشت نباشه که من دوروزه هیچی نخوردم و عین خیالشون نیست😑یعنی نگران نشدن
یه وقت زشت نباشه مامانم بهم میگه کاش خدا به جای تو یه تیکه سنگ بهم میداد☺️
یه وقت زشت نباشه بابام همش با داد باهام حرف میزنه🤬
و منی که خدا میدونه چقدر دوسشون داشتم رو دارن باهام اینطوری رفتار میکنن
البته چند روزه تو اتاقم و اصلا باهاشون حرف نمیزنم
خب دوست داشتن که زوری نمیشه، دلشون میخواد دوستم نداشته باشن والا،
مهم اینه خودم خودمو دوست دارم
قراره برم دانشگاه، ازدواج کنم
برم یه شهر دور که منو نبینن
و این وسط فقط منم که باز دلم براشون تنگ میشه ☹️