همسرم حالش بد بوده از صبح بالا میاورده منم همینطور
ما عقدیم اون خونه خودشون منم خونه خودمون
بهش پیام دادم ناهار چی دارین گفت سالاد الویه
اخه کی واسه ادم مریض سالاد الویه درست میکنه
مامان منم از صبح کلی کارداشته بازم برام سوپ درست کرده و برنجو قیمه برای بقیه
بعد مادرشوهرم مدام از خودشو فداکاریاش واسه بچه هاش میگه
دفعه پیشم مریص بود ناهار خوراک لوبیا بهش داده بود داشت میمرد