دیشب همینجوری گوشیش و برداشتم. من اصلا ب شماره های بدون اسم، توی گوشیش شک نمیکنم. ی پیامی و باز کردم ک ،نوشته بود"حله" (شوهرم نوشته بود و ارسال کرده بود) و بقیه پیام هارو پاک کرده بود.بخاطر همین مشکوک شدم.شماره و وارد گوشیم کردم، و دیدم هم پروفایل تلگرام و هم واتساپ دخترونست. امروز زنگ زدم بهش، ی دختره جواب داد.گفتم اشتباه گرفتم و قطع کردم. حالم بده چکار کنم؟ چجوری ثابت کنم و مطمن بشم داره خیانت میکنه؟ دارم سکته میکنم
فاجعه شد...وقتی که فاحشه با پول، باکره شد. و باکره. از بی پولی فاحشه شد....
من چون مرد خ خراب داشتم الان ب این یکی یکم چشم چرونی کنه حساس نیستم خودم حواسشو پرت میکنم بجای دعوا .چون میدونم فقط نگاه میکنه اهل رفتن سمت اونا نیست یجور غرور داره ک چون زن داره ضایع است دنبال کسی بره.یکمم سردمزاجه .مثلا دوهفته یکبار میخاد .یبارم ی دختره همکارقدیمش صبح زود بهش پیام تولدداده بود منم زود پاکش کردم .تا بیدار شد گفتم تولدت مبارک نهار چی دوسداری خ خوشحال شد (تولدش یادم نبود😂😂😂)
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
چجوری با شوهر اولت که اینقدر بد و بدنام بودن ازدواج کردی گلم نمیدونستی یا دوست بودین باهم؟
فامیل دورن .رفت و آمد نداشتیم .مامانش مخ مامانمو زد .منم ۱۶سالم بود .فک کردم هرچی مامانم بگه درسته .گفت نمازخون و اهل مسجدن .نگو همش ظاهر قضیه بود .هم خدا هم خرما بودن .خودشم ن نماز ن روزه مشروب و مواد مصرف میکردهمه رو بعد عروسی رو کردند.ب مامانش گفتم مشروب میخوره گفت عیب نداره.اگ باطن و ظاهرشون یکی بود ک گول نمیخوردیم
با دومی چندماه چت و آشنایی .نیمه سنتی تقریبا.خانوادش خبرداشتن داریم آشنا میشیم باهم .
یه جورایی با حرام انس گرفتن و حرام خو شدن حضرت علی میفرماید، اگر از زنی خوشتان آمد به خانه بروید و ...
انگار واسشون هیجان داره یا حس قدرت پیدا میکنن هم زن هم مردی ک با متاهل میرن شاید عقده حقارت خودشونو خالی میکنند چون من دیدم خانمه با لذت میگغت شوهرو چنتا بچه داره ولی فلانی ک زنش انقد خشگله دنبال منه .خودش اهل نخ دادنه زنه.انگار دارن با اون زن بیچاره رقابت میکنند!یا شوهر سابقم انگار زن شوهرداری رو تصاحب کنه فک میکنه ب شوهره غلبه کرده.
یه جورایی با حرام انس گرفتن و حرام خو شدن حضرت علی میفرماید، اگر از زنی خوشتان آمد به خانه بروید و ...
من سعی کردم گذشته رو از فکرم پاک کنم وگرن خ رنج میکشم .الان یکار مامانش یادم اومد مستاجر داشتن دختره مستاجره خوشگل و قرتی بود من سعی میکردم حساس نشم بهش .یبار مادرشوهرم کرم ریخت گفت دختره خ خشگله حیف خرابه دوسه بار تکرار کرد منظورشو فهمیدم خودمو زدم ب اون راه.بعد یبار مامانش گفت دختره دزده گفتم بهش نمیاد ک.گفت منم شک داشتم رفتم تو اتاق کمد پول گذاشتم ب فلانی(شوهرمن)گفتم بره تو حموم تو اتاق قایم بشه دختره رو فرستادم مثلا بریم جایی بره روسریم. از اتاق بالا بیاره .اگ پول برداشت پسرم بگیرتش (من حرصم گرفت رفتم ب مامانم گفتم گفت صددرصد میخاستن واس دختره پاپوش بدوزه ک شوهرت بهش تجاوز کنه درازای بر داشتن اون پول ) مامانم الکی نمیگه .بعدا ب شوهرم گفتم مامانش چی گفته گفت آره دزد بود منم گرفتمش بقیشو نگفت.ولی مطمئم .چون بعد چندروز خونه رو خالی کردن از اونجا رفتن. تا چ حد با دختره کاری کرد نمیدونم ولی دلم واسش سوخت .با بهتان دست درازی کردن خ سخته .منم نمیتونستم مدرکی داشته باشم شماره دختره رو نداشتم .بچه سال بودم.یا یبار مامانش آمار رابطه جنسی ی همسایشونو داشت جلو شوهرم تعریف کرد شوهرمو خوشش میومد.خرص میخوردم .چاره نداشتم.