خدا شفا بده الان براش 114 صلوات میگم تو نماز حضرت زهرا یادش میکنم
دلوینت جان التماس دعا ❤🙏🏻 سر نماز حضرت زهرا التماس دعا دارم🌸
داستانخنده دار زندگیم👉🏻😻😹بیبیچکمثبت😍 لکه بینی 🤒سونوقلب۹w💕 سونوانتی 🤩سونوآنومالی👕 طولسرویکس۲۵وسرکلاژ🤦🏼انقباضرحمیهفته۲۸🤷🏼کنترلانقباضباقرص🤕NSTاولوثبتنشدنانقباض😶NSTدوموثبتانقباضزایمان😕زایمان اورژانسی در هفته۳۶سزاریناختیاری 🤰🏻🤱🏻#خدا💚 علمدار ها همه زیبان🌟 ، ولی بی دست زیباتر💫 درخواست دوستی❌= گزارش✔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
برای سلامتی دخترم و خوب شدن همه مریضا🌹 التماس دعا منم میفرستم
امضامو بخونید کودکم کودک بمان دنیا بزرگت میکند!بره باشی یا نباشی گرگ گرگت میکند.کودکم کودک بمان دنیا مدادرنگی است،بهترین نقاش همکه باشی باز رنگت میکند... این داستان یکفرد واقعیست.دختر تیر ماهی هستم فوق العاده مهربونم.😍قول دادم که بدنشوم...بهترین دوستم خداست.دختری بارویاهای بزرگ😍🤩 داستان یکفردراگفتم .کسیکه اگر ازبغلش رد میشدیم نفهمیدیم چه کرده.ازاومثل بقیه نپرسیدم چرا.چون جوابی نداشت به جز یک سکوت طولانی وکمتراز دودهه زندگی کرد🖤درچشمانش نگاهی انداختم پرسیدم زندگی یعنی چه؟نگاهی کرد گفت بگذار داستانی برایت تعریف کنم:روزی از چهار راه عبور میکردم پسربچه ای رادیدم،کمتر ازده سال داشت همراه گاری کوچکش دستفروشی میکرد به او نگاهی انداختم درچشمانش شرارت دیدم هم معصومی بچگی.خانواده ای فقیرداشت با سیزده خواهربرادردیگر.فرزندچهارم بود (مجبوربود به دستفروشی) منتظر ماندم بقیه داستان را بگوید از محل زندگی پسربچه گفت :درحاشیه کشور زتدگی میکرد جایی فراموش شده ازیادها رفته جایی با وسعتی بسیاربامردمانی که دستان چروک بسته شان تنهادلگرمی زندگی ست!جاییکه ازشدت فقر بچها مجبورند به تغیر روال زندگی!جاییکه خداهم شایدفراموشش کرده.سالهابعد نوجوانی رادیدم سی دی میفروخت و شبهابادوستانش در کوچه بازارپرسه میزدخانواده ای درکنارش نبود فراموشش کرده بودنداومرده بود.سالها بعد وقتی اتوبوسی اتش گرفت سری بریده شد شیون مادری به هوا رفت واشک دختر بچه ای درنبود پدرخشک شد،یادش افتادم.اورفته بود محکوم بودبه اسلحه دست گرفتن.یک روز زمستانی پسربچه رادیدم سرش پایین بودنگاهش کردم.این بود انچه میخواستی؟سکوت کردگریه کردوجیغ های مادری را تحمل میکرد که میگفت چرا؟😓بعضی وقتا شرایط تایین میکند که قاچاقچی شوی یا مهندس محل زندگی ات تایین میکنددستفروش شوی یا دکتر !زندگی یعنی درلحظه ای خندیدن دستان کوچک بچه فقیررا گرفتن.زندگی یعنی باخیالی دوربه یار فکرکردن زندگی یعنی درحاشیه کشور امیدجریان داردگرچه کودکان شناسنامه ندارند گرچه دختران هیبت مردی راتحمل میکنند گرچه سنه شان کم است زندگی یعنی از پسربچه عبرت بگیر شبیهش نشو.زندگی یعنی از ته دل خندیدن یعنی فرداروشن است یعنی دست بنده ای گرفتن که اینکار کاربندگیست👌🏻🤗
خدایا خودت معجزه کن برامون ما هم صاحبخونه بشیم دوستی که امضامو میخونی میشه لطفا به نیت حاجتم یه صلوات مهمونم کنی🤗...من به دعا در حق همدیگه خیلی اعتقاد دارم مطمئنم دعاهاتون برام معجزه میکنه...مرررررسی 😘😘
خدا بزرگ و مهربونه کافیه ازش بخوای. یه خونه که در مقابل بزرگی خدا چیزی نیست ❤❤ ای خدای مهربون ...
الهی آمین🙏
واقعا چه دعای زیبایی مرسی😍😍😍😍
بله درسته خدا خیلی بزرگه❤️❤️❤️
خدایا خودت معجزه کن برامون ما هم صاحبخونه بشیم دوستی که امضامو میخونی میشه لطفا به نیت حاجتم یه صلوات مهمونم کنی🤗...من به دعا در حق همدیگه خیلی اعتقاد دارم مطمئنم دعاهاتون برام معجزه میکنه...مرررررسی 😘😘