من از هیچی نمیترسیدم بس که گودزیلا بودم خودم😂
دست بزن داشته باشه و همش به من گیر بده. منو محدودکنه
اره مثلا منم میگم یهو بدبخ شم 😐😐
همه اش دوست داشتم لباس عروس بپوشم آخه 15سالم بود
شب اول 🥵
بزرگترین ترسم اعتیاد و کاری نباشه بی اخلاق باشه اینا بود ولی خداروشکر هیچکدوم از اینا رو نداشت تنها اعتیادش اینه معتاد کار کردنه نمیتونه یه روز کامل خونه باشه
از اینکه حسی بهم نداشته باشه خیلی بدم میادکلی زن جور واجور هست .بهطور تحملم کنه.بهم بگه پشمالو یا اینکه هیکلت بده
در حال حاضر ترسم اینه که خونمون از مامانم دور بشه چون قبل از ازدواجش تو کرج خونه خریده بوده و الانم داره معلومم نیست بفروشه یا نه
من بدون پیش زمینه فکری یکهو ازدواج کردم ..فقط میدونستم چی میخوام ...
بادواژن دارم خیلیومیترسم از ازدواج دیگ برام ترس شده
من الان ۳۵ سالمه و مجرد..سه هفته پیش سر یه مسأله ای به خواستگارم ج منفی دادیم..خانوادشون وقتی رفتیم منزلشون جهت آشنایی بیشتر با احترام برخورد نکردن.خواهرش پاشو جلوی پدر و مادرم و من دراز کرد و خیلی چیزای دیگه..
اگه دیگه نتونم ازدواج کنم چی؟ تمام دختردایی پسردایی هام ازدواج کردن ..حتی اونایی که ازم نه سال کوچیکتر بودن.فقط من مجرد موندم.خیلی حالم بده. به هیچی امید ندارم.
