بچه ها من دیشب این خوابو دیدم
دیشب خواب دیدم با مامانم رفته بودیم پارچه بده خیاط براش چادر بدوزن (توی شهرمون یه جایی هست میرن شمع روشن میکنن و دعا میخونین)بعد رسیدیم به اونجا مادربزرگم که فوت شده هم اونجا پای شمعا وایساده بود یه نفر دیگه هم بود مامانم بهم گفت دقیق یادم نیست ولی یا گفت ایشونم یکی از اماماس یا هم حضرت فاطمس
یعنی به مشکلم ربط ؟داره اخه از تاریخ ۹.۸ خونه بابامم...
خودم اونقدر ترسیده بودم اما خداروشکر بعدش همش با لباسای تمیز سرحال و به خوابم اومد .یه بارم یه قسمتی از ارثش رو که حق پدرم بود رو خواستن عمه هام بخورن که پدربزرگم به خوابم اومد و دقیقا همون مبلغ رو گفت برو از فلانی بگیر اون حق تو هست
هنوزم بعد چندسال همه میگن راست گفتی خودش اومد به خوابت گفت یا از جایی شنیدی 😂
بچه ها من‌خیلی خیلی ازمرگ میترسم خیلیم ب فکرمرگم،مثلا میرم توالت یه پامو ک میزارم داخل میگم شایدهمین الان قبض روح بشم ازکجامعلوم ک بتونم اون پای دیگمم بزارم همه ی این فکراتوهمون چندثانیه ازذهنم میگذره یا وقتی میرم حمام وقتی چشام بسته ی باخودم میگم الان چشاموبازکنم عزرائیل جلوم واستاده واسه همین بیشتراوقات بادختر۵سالم میرم حمام ک‌کمترفکروخیال کنم،منم سیدم بچه ها ازاول بفکرمرگ بودم الان چندماهی هست ک توخوندن نمازهام تنبلی میکنم دقیقاهمین چندماه خیلی خیلی بفکرمرگ افتادم فقطم درموردخودمه این افکار نه اطرافیانم
عزیزدلم اول که هممون یه روز میمیریم
دوما که این افکار منفی رو به خودت راه نداره و ذهنت رو با چیزای دیگه مشغول کن سوما مرگ واقعا ترسناک نیست و با چیزایی که شنیدم خیلی از اینجا بهتره
هنوز خیلی جوونی که بخوای این فکرارو کنی قوی باش و به چیزای مثبت فکر کن
سلام
خدا همه ما رو به راه راست هدایت کنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
