2737
2739
عنوان

پیروِ تاپیک حالت برزخی قبل از مرگ

2973 بازدید | 40 پست

تجربیات اون دوستمون رو خوندم و خواستم منم این چیزایی رو که با چشم خودم دیدم تعریف کنم 

من ادمای زیادی رو در حال احتضار دیدم به واسطه شغلم

پدر بزرگ ،خواهرشوهرم (سرطان داشتن) ،مادربزرگم و ۶ نفر از بچه های معلول که توی مرکز نگهداری میشدن 

زمان مرگ هیچکدوم نه لامپ روشن خاموش میشد نه هیچی 

اما توی همشون یه چیزایی مشترک بود 

همشون رنگ پریده و سفید میگرفتن گونه هاشون بیرون میزد و نگاه بی تفاوت و سرد میگرفتن چشماشون 

پدر بزرگ و مادربزرگم هر دو امواتشون رو که مرده بودن دور خودشون میدیدن و باهاشون صحبت میکردن 

حالا بقیه ی جزئیاتشون رو هم میگم 

میشه گرفتن مجوز و  رفع مشکلات مالیم صلوات بفرستید دوستای عزیزم😘

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

بچهای معلول وقتی خونواده ها به دیدنشون می اومدن چشماشون رو میبستن و تموم میکردن اما وقتی خانواده نمیاومدن با چشم باز تموم میکردن 

تنها حرفی که قبل از مرگ میزدن این بود که بگید خانوادم بیاد و از روز قبلش هیچی نمیخوردن جز اب 

میشه گرفتن مجوز و  رفع مشکلات مالیم صلوات بفرستید دوستای عزیزم😘
2731

از چند وقت قبل پدربزرگم هی امواتشو میدید. صداشون میکرد یا مثلا میگفت دره تراس رو باز کن فلانی مونده پشت در. من دوسال بکوب اونجا بودم . یک ماه اخر شبا میترسیدم وقتی این حرفارو میزد...

تو نمیتونی بری قلبت کلیدش با منه. کاری نکن اخر خط قلب دوتامون بشکنه.خداجونم خودت میدونی چی میخوام، همونی که تو قلبمه🖤
خاموش روشن شدن چراغ از اون حرفا بوداااا😂😂 یا شایدم راس گفته  اگه راست کفته که خیلی ترسناک شد ...

نبابا دروغه. من پدربزرگم چند روز قبل فوتش همش یکیو میدی میگفت این کیه کی راش داده تو اتاق قبل مرگش هم گفته بو پیغمبر جون اومده دنبالم باید برم

بعضیها هم مثل آخر سس خرسی مهرام میمونن فقط ترتر میکنن. بازدهی ندارن

اره دقیقا منم دیدم که اون اواخر با ادم های مرده حرف میزنن انگار که دارن میبیننشون

چشماشون یه جوری میشه انگار یه تور سفید کشیدی رو چشماشون 

و اینکه چند ساعت قبل مرگ همه بیقرار میشن جا به خودشون نمیگیرن و احساس تشنگی میکنن آب سرد میخوان برای خوردن

این که گفتی رنگ پریده و یه جوری من قشنگ حس کردم. 

پدربزرگم تو شهریور کرونا داشت و بیمارستان بستری بود 

یکی از آشناها تو اون بیمارستان بود چ ن ملاقات ممنوع بود صبحش برامون عکس فرستاد ازش خوب بود

بعد از ظهر هم دو تافیلم فرستاد. 

برادرم اومد گفت بیاین ببینین بابابزرگ حالش خوبه شکر خدا

فیلم رو که دیدم اصلا قالب تهی کردم یطوری بود رنگ پریده و نگاه گنگ یه جوری که انگار نه اینجا بود نه اونجا 

خیلی عجیب بود. 

بعد یه ساعت خبر دادن فوت کرده 😔

نور خواهی مستعد نور شو.... 
2740

خواهرشوهرمم چون سرطان داشت و خیلی خیلی هم زن خوبی بود  اون اواخر نشسته و با چشم باز میخوابید چون میگفت دوست نداره الان بمیره ولی هیچ حرف دیگه ای نمیزد 

پدر بزرگ و مادر بزرگم که اموات هم دورای خودشون رو میدین و تازه یه جورایی انگار از دیدنشون خوشحالم بودن .

میشه گرفتن مجوز و  رفع مشکلات مالیم صلوات بفرستید دوستای عزیزم😘

من پدربزرگمو ک مریض بود و تو جا بود یکی دوماه قبل مرگش تمام امواتشو صدا میزد مثلا مادرشو هی میگف شما برین منم میام امواتش میومدن پیشش 

داییمم قبل مرگش البته یکی دو روز قبل مرگش یه سیدیو صدا میزده باسم سید رضا اونو هیشکی نمیشناخت وقتی ک داییم فوت شد دیدیم یه مردی لباسای درویشی پوشیده براش داره روضه میخونه ازش اون یکی داییم پرسیده بود شما کی هستی گفته بود من سید رضام بعضی وقتا میام سر قبرا روضه میخونم بخدا تمام تنم مور مور شد الان اینو گفتم خدا بیامرزه داییمو جوون بود ۴۰سالش بود سرطان گرف هیچ خوشی ندید تو این دنیا لطفا برای شادی روحش صلوات ختم کنید😔😔

این که گفتی رنگ پریده و یه جوری من قشنگ حس کردم.  پدربزرگم تو شهریور کرونا داشت و بیمارستان بس ...

دقیقا همینجوره 

من الان هر ادمی رو ببینم با اون حالت چهره متوجه میشم که این ادم دیگه بمون نیست 

همشون همون حالت و همون نگاه گنگ 

میشه گرفتن مجوز و  رفع مشکلات مالیم صلوات بفرستید دوستای عزیزم😘

عین پدر من.... بی اشتها... پوست و استخوون شد.. هیچی نمیتونست بخوره.. از پا سست و ناتوان شد اوایل نشسته حرکت میکرد .. حرکاتش کم شد و خوابش زیاد   .. همش از موجودات عجیب که ما نمیدیدیم حرف میزد یا از برادر مرحومش و میگفت درو باز کنید پشت دره.. یا میگفت یه نفر نشسته تو حیاط نگام میکنه غروبا... اروم و قرار نداشت حتی تو خواب دستاشو تکون میداد.. شناختش نسبت ب اطرافیان کم شده بود... 

روحت شاد بابا😔

👨‍👩‍👦‍👦

اماااا 

من بعد فوت پدر بزرگم خوابای عجیب و پیش بینیای زیادی ازش میدیدم 

پدربزرگم حاجی بود بسیار حلال خور و نماز خون و چشم پاک بود اما به شدت بد دهن بود و دل همه رو هم میشکوند 

اولین خوابی که دیدم سه روز بعد مرگش بود 

میشه گرفتن مجوز و  رفع مشکلات مالیم صلوات بفرستید دوستای عزیزم😘
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز