راسش من پدر مادرخودم یادم نمیاد کی اومدن..اونوقت زورم میاد پدر مادر اینو دعوت کنم...درضمن مادرشوهرم نزدیک دوساله یه غذای درست درمون نپخته خونش رفتنی..
خوشمم نمیاد ازشون از بس اذیتم کردند..زورم میاد..به شوهرم میگم هم خانواده خودمو هم خانواده تورو توی یه روز دعوت کنم..میگه نه .
میگه جدا جدا..منم میگم سختمه با بچه کوچیک یه روز اونا رو دعوت کنم یه روز اینا رو