جاش که میشه میگه
من عاشق این بچه هام مثل پسر خودم دومشون دارم
ولی موقع عمل جا میزنه
دختر شوهرش خواست بینیش رو عمل کنه
این برگشت گفت برو خونه مادر بزرگت میخوای خون بالا بسیاری خونه کثیف میشه من دست ندارم بخورم
این از این
دختره رفت خونه مادر بزرگ
پسره شوهرش تصادف کرد ودختران تهران بود
ولی پسره شهرستان زندگی میکرد
این گفت اولا پله هامون زیاده نمیتولی بیاید بالا
دوما توالت فرنگی خونم رو کثیف میکنه
منم خونم کوچیکه باید بزارش بیرون برم توالت
من دست ندارم تمیز کنم
اومدی تهران برو خونه پدر زنتو
در ضمن پدر این بچه ها هم هیچی نمیگف
ولی اگر مادر شون بود جونش برای بچه هاش میداد حیف که مرده مادرشوهر
حالا این بدجنسهمه یا من حساسم