تولد پدرشوهرم بود،خواهرشوهرم گفت اگه بیرون میرین واسه مامان و بابا یه کادو خیلی ارزون بخرین از طرف همه بچه ها،ما رفتیم و شوهرم گفت از طرف ما یه کادو جدا بگیرم؟خواستم دلشو نشکونم گفتم باشه،رفتیم مهمونی،موقع هدیه دادن گفتم اون هدیه از طرف ماست،دیدم خواهرشوهرم با یه حالتی گفت باشه حالا چه فرقی داره.من شوکه شدم از حرکتش ولی دیگه چیزی نگفتم،فرداش رفتیم خونه مادرشوهرم،دیدم مادرشوهرم گفت اون کفشی که دیروز برام خریدین رو خوشم نیومد رفتم عوض کردم.لباس رو هم این مدلی نمیپوشم،میخوای بده مامانت،کاملا گیج شدم،آخه مادرشوهرم شب مهمونی خوب بود،منم اصلا چیزی نگفتم،چرا این حرفا رو زد آخه؟