2752
2734
عنوان

ماجرای عاشق شدنم(گزارش نزنید خواهشا)

| مشاهده متن کامل بحث + 825 بازدید | 67 پست
می دونی یکی از بزرگترین حسرت های زندگیم این هست که چرا هیچ وقت برای هیچ مردی مهم نبودم و یا بهتر بگ ...

فقط میتونم بگم از خدا بخواااه 

چون خودم همین بودم اما فوق العادشو بهم داد خدا 


هنر معشوقه ایست که در آخر با دیگران تقسیم میشود.
خب رابطتون چجوری بهم خورد؟

ازم خواست باهاش ازدواج کنم و گفت یا رومی رومی یا زنگی زنگی

من شجاعت جلوی خانواده ایستادن رو نداشتم، چون فکر می کردم روز به روز سرطانش بدتر میشه

بهم نگفته بود که تشخیص اولیه اشتباه بود.

نمی دونم واقعا قصدش چی بود ولی اینطوری بهم خورد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

از کی قطع ارتباط کردی باهاش ،؟؟؟ قول ازدواج داده بود؟؟ 

خیلی سال هست که باهاش قطع ارتباط هستم

ولی صفحات مجازیش رو می خوونم

یه جورایی طولانی مدت ازش بی خبر باشم، می ترسم که یادم بره و دلم بخواد که برگردم، جدای از اون واقعا هنرمند توانمندی هست یعنی کارهاش ارزش خواندن داره

ازم خواست باهاش ازدواج کنم و گفت یا رومی رومی یا زنگی زنگی من شجاعت جلوی خانواده ایستادن رو نداشتم، ...

اهان 

اصلا مریض نبوده 

مریضی رو بهانه میکرده ک تو قصد،ازدواجشو قبول نکنی 

یا اینطوری هیچ وقت ب ازدواجش تن ننمیدی،

ققط همراهیش میکنی

چقد مجهول توضیح دادی خب چی شد که بچه دومشو دیدی؟سرطانش دروغ بود؟

سرطانش بدخیم نبود، خوب شد، یه مدت عکس هایی که می گذاشت معلوم بود درگیر شیمی درمانی و... هست

عکسش رو دیدم

در فضای مجازی فعاله


اهان  اصلا مریض نبوده  مریضی رو بهانه میکرده ک تو قصد،ازدواجشو قبول نکنی  یا اینطو ...

مریض بود، چون عکس هاش نشون می داد در حال درمان هست

اما احتمالا اصلا بدخیم نبود

و آره دنبال مسکن موقت می گشت، به احتمال 99 درصد اصلا دنبال ازدواج نبود، فقط دنبال فرار از مشکلات زناشوییش بود، یکی از حدس های خودم همینه

اهان  یعنی بعد مطلع شدن از پیج دیگ قطع ارتباط،شدن

نه

میگم منتظر بودم اعلامیه مرگش رو ببینم

چون همش می گفت حداکثر 5 سال زنده می مونم

ولی دروغ گفت


من این آدم رو نشناختم

ولی اون چیزی که ازش تصور کرده بودم رو خیلی دوست داشتم یا حداقل اون رویی از خودش که به نمایش می گذاشت

والا بدبین هستم همچنان در حال سرکوب جنسیتم هستم تا بتوونم بر تنهاییم غلبه کنم دخترانه هام رو فرامو ...


نه تو رو خدا این کار و نکن اون مرد ارزش اینو نداره که تو از زندگیت لذت نبری عزیزم همه ما  آدم ها تو زندگیمون آدم های اشتباهی رو به زندگی مون راه می دیم  حالا چه خواسته و چه ناخواسته اما خوب انسان جایزالخطاست من خودم خیلی از این اشتباهات کردم  و مدتها حالم خراب بود ولی وقتی خوب فکر کردم باعث و بانی تمامی این اتفاقات تلخ خودم بودم به

 هیمن خاطر به جای اینکه افسرده بشم و یه گوشه کز کنم به خودم قول دادم هیچوقت هیچ انسان غلطی رو به زندگیم راه ندم کاری نکن که فردا پس فردا که سنت بالا رفت و پیر شدی حسرت این روز ها رو بخوری که اون موقه دیگه ارزش ندارن از همین الان بلند شو از خدای مهربون کمک بگیر و به دلت کمک کن و فراموش کن می‌دونم سخته ولی نشدنی نیست تو میتونی چون لایق بهترینی چون  قلبی داری که میتونه عشق رو لمس کنه و عاشق بشه ولی این بار با آدم درستش که ارزش سرمایه گذاری عاطفی داشته باشه حس خوبی بهت دارم امیدوارم حرفام بهتونه ذره ای از دردت رو که کنه ،⁦♥️⁩⁦♥️⁩

والا بدبین هستم همچنان در حال سرکوب جنسیتم هستم تا بتوونم بر تنهاییم غلبه کنم دخترانه هام رو فرامو ...


استارتر چرا پیش مشاور نمیری ؟ چرا باید احساسات دخترانگیت رو سرکوب کنی ؟ حتما از مشاور کمک بگیر تو میتونی یه زندگی خوب داشته باشی در کنار یه مرد لایق

خدایا شکرت بخاطر همه ی چیزهایی که داریم و برامون عادی شده 🤲🙏بزرگترین خواسته ی تو ، کوچکترین اجابت از طرف خداست ⁦♥️⁩
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687