آنڪس ڪه بداند و بخواهد ڪه بداند،
خود را به بلندای سعادت برساند
آنڪس که بداند و بداند ڪه بداند،
اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آنڪس ڪه بداند و نداند ڪه بداند،
با ڪوزه ی آب است ولی تشنه بماند!
آنڪس ڪه نداند و بداند ڪه نداند،
لنگان خرڪ خویش به مقصد برساند!
آنڪس ڪه نداند و بخواهد ڪه نداند،
جان و تن خود را زجهالت برهاند!
آنڪس ڪه نداند و نداند ڪه نداند،
در جهل مرڪب ابدالدهر بماند،
آنڪس که نداند و نخواهد ڪه بداند،
حیف است چنین جانوری زنده بماند...!