کسایی هستن که شوهراشون عاااااشق خانواده شون باشن و اونا رو به همه کس و همه چیز ترجیح بدن؟بیاین درد دل صفحه 3

مدیر

عضویت: 1390/08/22

تعداد پست: 839

همسر من نمیگم من و بچه ام رو دوست نداره ولی به گرد پای محبتش به خانواده اش هم نمیرسه ...همه دغدغه و خوشی هاش با اوناست ... متاسفانه تو یه ساختمانیم و شدیدا بهشون وابسته است ..دیگه خسته شدم احساس میکنم هیچ جایگاهی جز بشور و بساب و خر حمالی ندارم ..فقط زن گرفته که بچه دار بشه و یکی باشه کارای خونشو بکنه

1393/07/10

16:46

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

وطن24823

عضویت: 1392/03/24

تعداد پست: 445

من بعد 5 سال حرص خوردن به کاراشون به این نتیجه رسیدم که باید محل سگ هم بهشون نذارم.

1393/07/10

17:15

0 نفر لایک کرده اند ...

نفس19924

عضویت: 1393/02/23

تعداد پست: 569

افرین وطن جون

خدای خوب من زندگی به سختی اش می ارزداگر تو در انتهای هر قصه ایستاده باشی

1393/07/10

17:15

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

مامان_مهربون78

مدیر استارتر

عضویت: 1390/08/22

تعداد پست: 839

واقعا دامادشونو بیشتر دوست دارن حتی خود شوهرمم میگه ولی میگه برام مهم نیست مهم اینه که من اونارو خیلی دوست دارم

1393/07/10

17:16

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان_مهربون78

مدیر استارتر

عضویت: 1390/08/22

تعداد پست: 839

آخه من نمیتونم محل سگ نذارم با هم داریم تو یه ساختمان زندگی میکنیم با هم چشم تو چشمیم البته رفت و امدم رو خیلی کم کردم تا سه ماه دیگه هم میریم تهران که البته خواهرشوهرمم تهرانه

1393/07/10

17:18

0 نفر لایک کرده اند ...

نفس19924

عضویت: 1393/02/23

تعداد پست: 569

مامن مهربون طبیعیه آخه سالها شوهرت ومادرشوهرت صبرکردن که خواهرازدواج کنن وشهر خوب گیرشون بیاد میخاد شوهرت اونارو دوست نداشته باشه تازه افتخارم میکنه بهشون

خدای خوب من زندگی به سختی اش می ارزداگر تو در انتهای هر قصه ایستاده باشی

1393/07/10

17:19

0 نفر لایک کرده اند ...

اردیبهشت22

عضویت: 1388/12/19

تعداد پست: 443

خانواده شوهر منم داماد ودخترشونو ز همه بیشتر دوست دارن. تو بارداریم انقدر اذیتم کردن که همه اش استرس داشتم فقط سپردمشون به خدا

1393/07/10

17:19

1 نفر لایک کرده اند ...

نفس19924

عضویت: 1393/02/23

تعداد پست: 569

پس داری راحت میشی دیگه غصه نخور شاید این دوری واسه شوهرت خوب باشه

خدای خوب من زندگی به سختی اش می ارزداگر تو در انتهای هر قصه ایستاده باشی

1393/07/10

17:20

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان_مهربون78

مدیر استارتر

عضویت: 1390/08/22

تعداد پست: 839

تا بحال نشده به خاطر ما یه تذکو کوچیک به خانواده اش بده مثلا فردا مامانش گفت حالا که دخترم اومده میخوام پیتزا بدم فردا شمام بیاین من گفتم خب فردا که نیستیم گفت خب نرین جالبه که اگه من جای همسرم بودم میگفتم خب مامان یه موقعی مهمون کن که زن و بچه منم باشن ...اگه خود مادرشوهرم بود هم همینو میگفت ولی شوهر من اصلااااا ...میگه من که ازشون طلبکار نیستم

1393/07/10

17:20

0 نفر لایک کرده اند ...

اردیبهشت22

عضویت: 1388/12/19

تعداد پست: 443

تو زندگیم ادمهایی به این پستی ندیدم حتی فامیلاشون با هاشون رفت وامد نمیکنن بعد پسراشون جون میدن براشون

1393/07/10

17:20

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان_مهربون78

مدیر استارتر

عضویت: 1390/08/22

تعداد پست: 839

نفس خب اینقدر خواستگاری رفتن تا منم عروسشون شدم نمیگم خیلی بی عیبم ولی به خدا تو این پنج سال کوچکترین دردسری براشون نداشتم کلا هرچی بی ازارتر باشی بقیه بیشتر زورشون بهت میرسه

1393/07/10

17:22

1 نفر لایک کرده اند ...