بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
نترکون دیگه سومین کاربریمه نی نی یارعالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود خدایا شکرت بابت داشتن یه پدر و مادر دلسوز و یه همسر مهربون دو تا وروجک شیطون فقط تنها چیزی که خدا جون ازت میخوام سلامتی خانوادمه همین اقایون محترم درخواست دوستی ندید
یکم در مورد خودم توضیح بدم
«به نام خدا هستم،
از بچگی بزرگ شدم،
تو بیمارستان به دنیا اومدم،
صادره از شهرمون،
همونجا بزرگ شدم،
چند سال سن دارم،
بابام مَرد بود،
تو دوران کودکیم بچه بودم،
با رفیقام دوست شده بودم،
به دوست داشتن علاقه دارم،
قصد ازدواج نه دارم،
بعضی شبها که می خوابم
خواب می بینم،
تو خونمون زندگی می کنیم،
تا حالا نمردم و...»
بارالها... از کوی تو بیرون نشود پای خیالم، نکند فرق به حالم... چه برانی، چه بخوانی... چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی... نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی... نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی، در اگر باز نگردد... نروم باز به جایی... پشت دیوار نشینم چو گدایی بر سر راهی، کس به غیر از تو نخواهم... چه بخواهی چه نخواهی... باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...