شوهرم با بچه مخالفه

وای اره به خدا 

کی حوصله داره واسه یه عنتر کلفتی کنه(بلانسبت شما و بقیه اعضای محترم این تاپیک اخه من خودم مامانم با وجود اینکه شاغلن همش تو خونه هم واسه بابام کار میکنن البته شاید همه خانوما اینکارو بکننا ولی خب دلم واسه مامانیم خیلی میسوخت کوچیکیا خیلی خسته میشدن)

وای اینو نگو که منم تو همون اولین پستی که گذاشتی عاشق عقل و شعورت شدم افرین که دیگه میخوای واسه خودت زندگی کنی 

اصلا قابل مقایسه با این زنایی که فقط دارن واسه شوهرشون میدون نیستی 

ماشالا بسیار عاقل و باشعور 

اصلا چرایی زندگی رو درک کردییی  

قبل از ازدواج در مورد این مسئله باید توافق میکردید

فدات شم ابجی منم عاشقت شدم😍توهم دخترفهمیده ای هستی ایشالاهمیشه سلامت وشادباشی 😍💋

اوففف منم بابام همینطور بود

به یه زور و یواشکی و خیلی سوسکی طور خونه رو خریدم

بعدم گفتتم من دیگه هیجده سالم گذشته اختیارم مال خودمه

خیلی بااراده بودی ماشالابهت ابجی پدرم دراومده بودببخش هانواربهداشتی میذاشتم مشنباسیاه بازمیکردببینه چی انداختم سطل اشغال بررسی میکردحموم میرفتم میگفت هرروزنروپول اب میادهفته ای بسه😒شده بودم کلفت فامیلاش که میومدن پزشوهرشونوبهم میدادن باترحم بهم نگاه میکردن الان دیدن ازاونازدم جلواسمم نمیارن خوب شناختم ادمای دوروی اطرافمو

بنظرم شرایط قبلو بعد ازدواج فرق میکنه

مثلا من قبلش میخاستم ولی الان میبینم شوهرم خودش بچستو...