بعد صدامون کردن و رفتیم یه اتاق خصوصی برای گرفتن نمونه همسر
اتاقش خوب و کامل بود. سرویس بهداشتی و تخت و کمد داشت و آرامش داشت آدم اونجا
نمونه رو که دادیم دیگه من همه وسایل و طلا و گوشی و کیف و ... دادم همسر و رفتم تو بخش اتاق عمل
یه رختکن بود که همه لباسارو دراوردم و گذاشتم تو کمد و لباس پشت باز اتاق عمل رو پوشیدم که پشتش با بند بسته میشد. سرویس بهداشتی هم داشت رختکن که گفتن مثانه رو هم خالی کن
بعد تو یه اتاق دلباز و پر از تخت که حالت ریکاوری داشت و پنجره های بزرگ رو به شهر رفتیم و نشستیم. یه دختر دیگه بود و من. یه خانم مهربون اومد و یه سری سوالات پرسید برای بیهوشی و آنژیوکت رو گذاشت پشت دستم .
دکترم اومد و منو راهنمایی کردن تو اتاق مخصوص و کمی دکترم حال و احوال کرد و گفت استرس نداشته باش که خیلی سریع بیهوش شدم
فکرکنم حدود چهل دقیقه بیهوش بودم
وقتی بهوش اومدم تو اتاق ریکاوری بودم
دکتر اومد و یه سری چیزا گفت که گیج بودم و نفهمیدم
حدود نیم ساعت چهل دقیقه اوتجا بودیم تا حالم جا اومد و هوشیار شدم. یه لیوان آب قند و یه پاکت آبمیوه هم دادن بهم خوردم.
درد خاصی نداشتم
فشارمم گرفت خوب بود
گفت بشین و اگر مشکلی نبود ۵ دقیقه بعد پاشو برو لباساتو عوض کن
وقتی نشستم حس کردم یه خونی ازم خارج شد
وقتی پاشدم از پاهام یه راه باریک خون شره کرد که رفتم سرویس بهداشتی و شستم و لباسامو پوشیدم. یه پد هم از قبل رو شرتم گذاشته بودم