چند روزیه مادرم فوت کرده ولی نمی‌دونم چک شده انگار نه انگار دریغ از یه قطره اشکی دوست و آشنا همه اشک میریختن اما من عین خیالم نبود با وجودی که دوسشم داشتم ولی نمی‌دونم چه مرگم شده بود دقیقا این چندروز سرحال بودم موقع تشیع هم خیلی جیغ و گریه و داد و بیداد کردم و خودمو زدم ولی حتی یه قطره اشکم نریختم. فقط ریاکاری و تظاهر و نمایش بود. الان عذاب وجدان گرفتم
شوک شدی
منم اینطوریم یعنی روزه اول باور نمیکنم نه گریه ای چیزی ولی روز‌دوم.....
یعنی تو شکم‌توام تو شکی عزیزم
شوکه شدی‌من برا مادر بزرگم ایطور بودم.عااااشقشم بودم.اما نرفتم واس تشیع جنازع اش.باورم نمیشد.بعد ی مدت تازع خلعشو حس کرذم خیلیی بد بود.خذا مادرتو بیامرزه
چن روز بگذره نرمال میشی
عزیزم توی شوکی هنوزمی‌کنم با رفتنش مغزت نتونسته کنار بیاد و باور کنه
خدا رحمتشون کنه❤
همیشه اینطوری بودی ؟؟؟؟؟
مثلا شوک میشدی اشک نمیریختی
خدا رحمتشون کنه❤
مادرت چند ساله بود؟خدا رحمتش کنه خودت چند سالته احتمالا تو شوکی هنوز
من اونروز یه لحظه تصور کردم مامانم بمیره یکساعت گریه کردم و کل اون روز رو افسرذه بودم
باشوهرمم دعوام شد
عزیزم خدا بیامرزه
این حالت به حاطر هرمونی هست که یهو تو بدنت ترشح شده. ولی بعدا حالت بد میشه خدا کمکت کنه
شوکه ش ی به اصطلاح
این یه حالت روانی هست که وقتی اتفاقی خارج از تحمل انسان بیفته ذهن باهاش مثل یک اتفاق عادی و روزمره برخورد میکنه انگار که اصلا مهم نیست
از نظر علمی فشار روانی که شما تحمل کردی از اونایی که گریه میکردند بیشتر بوده
عکسهای مادرتون رو نگاه کنید و خاطراتی که با ایشون داشتید رو مرور کنید.
سوگ چند مرحله داره و به مرور طی میشن.
بهتون تسلیت میگم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
