هنوز تو ذهنم ادامه داری .....دخترم از خدا میخوام تا همیشه من و تو کنار هم باشیم نه من بدون تو نه تو بدون من الهی آمین ❤🌱💚عزیزامو سپردم به خودت خداجونم❤🌻
حتی روزی ک پونزده بار فال حافظ گرفتم و گفت بهش نمیرسی، حتی اون لحظه ای ک دیدم پستای یه دخترو یکی در میون لایک کردی و عکس دونفره تون رو دیدم، حتی روزی که با یه زن جدی حرف میزدی و بازم حسودیم میشد و...تو همه ی این لحظه ها خواستم دیگه دوستت نداشته باشم، خواستم برا همیشه ب چشم ی مرده بهت نگاه کنم یه آدمی ک ول کرد رفت برا همیشه و منم گفتم ب جهنم اما نشد...من دل کندن برام عین آب خوردنه من پرم از قبر آدمهایی ک ریختمشون دور پاکشون کردم خیلی راحت از زندگیم ولی خودت بگو این حس لعنتی چرا میگه نرو همه چی درست میشه...؟؟ حالم خوبه ولی چرا ب هر کی میگم چمه میگه احمق نشو ولی من هیچ وقت احمق نشدم هیچ وقت خودمو گول نزدم هیچ وقت نذاشتم حالم بد بشه بخاطر عشقت... توی این برزخ و جنگ حسم ب آینده با واقعیت یه حسی میگه بری هم ناراحت نمیشم، ب هر حال ممنون واسه لحظه هایی ک حال دلم بد بود و خوب شد بعد اینکه تو رو دیدم، لحظه هایی ک خودتم متوجه نشدی دوستت دارم اما من خوشحال بودم... هیچ وقت نذاشتم حالم بد شه هیچ وقت و امروزم حالم خوبه بدون وابستگی بهت میدونم آخرش 20 خرداد 1405 روز عروسیمه با تو...راجب تیکر سوال نکنین عشقا باردار نیستم
بچه هامون ، بزودی میرن ! اونا مهمون ما هستن !بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام و روزی از خانه ام می رود.روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا می شود...به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا این که فرزندم به خوبی از من یاد کند؟کدام مهمتر است؟ خانه یا اخلاق و روحیه و حسن تربیت فرزندم؟چون دانستم که او مهمان خانه من است. این باعث شد اولویتم را تغییر دهم!بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست.... شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم. از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به آرامش رسیدم.از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضي شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی شلختگی در آن به چشم می خورد. اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است.چون می دانم....او مهمان زودگذر خانه من است. کودک عزیزم ! امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد.😍
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من بعد آنومالی سه تا سونو دیگه هم رفتم همشون مث هم بودن
🌸 بِـسْمِـ اللهِ الـرَحْمـٰانـِـ الـرَحـيـمْـ 🌸بالاخره یه روز سرد دی ماه که آفتاب از لا به لای شاخ و برگ درختان خودشو نشون میده...قبل از ظهر دختر قشنگم به طور طبیعی پا به این دنیا میذاره و خونوادمونو سه نفره میکنه👨👩👧 اون روز بهترین روز زندگیه منه...باهم دیگه همون روز مرخص میشیم و همهی اون چشم انتظاریا تموم میشه...ان شاءالله🙏
دوستمون راست میگه خب بشه هرچی صلاحه فقط خدا میدونه
امیدبخدا
هنوز تو ذهنم ادامه داری .....دخترم از خدا میخوام تا همیشه من و تو کنار هم باشیم نه من بدون تو نه تو بدون من الهی آمین ❤🌱💚عزیزامو سپردم به خودت خداجونم❤🌻