دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
هفت ماه عقد بودم در کل چهار بار رفتم و هر بار دو یا سه روز میموندم الان هم ازدواج کردم اوائل ازدواجمون هر آخر هفته میرفتیم و دو سه روز میموندیم عیدها کلا اونجا بودیم. اما الان دو ساله نرفتم خونه اشون
تنها زمانى “صبور”خواهى شد،که “صبر”را یک”قدرت”بدانی نه یک “ضعف”…آنچه “ویران مان” مى کند“روزگار” نیست !حوصله ی “کوچک”براى “آرزوهاى بزرگ” ماست …........................................................................دو چیز شخصیت ات را تعین می کند :صبر وقتی چیزی نداری رفتارت وقتی همه چیز داری !
هفته ای یه بارناهارمیرفتم واسه شام نمیموندم چون خانواده ام میگفتن زودبایدبرگردی منم نمیخواستم استرس بگیرم وفقط واسه غذارفته باشم به خاطرهمین هفته ای یه بارناهارمیرفتم
❤من ازمعبودیکتایم فقط یک چیز میخواهم نگیردهرگز ازقلبم امیداستجابت را❤
جان مادر نمی آیی؟نازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.
ببین اون موقع معلوم نمیکنه ولی بعدش احترامامیره زیادارزش قائل نمیشن بهت.وقتی دیرب دیر بری میشی رسمی همه چیت سرجاش میشه .من خودم هفته ای سه شب میرفتم .ولی الان ۵ ساله پاموخونشون نذاشتم
هر وقت دعوت کردن با همسرت برو فعلا عقدی اونا باید حالتو بپرسن مناسبتا هدیه بیارن البته اگر همچین آدمایی باشن خانواده شوهر من هیچ مناسبتی نه تبریک گفتن نه هدیه دادن فقط اولین تولدم تو عقد خواهرشوهر چهل سالم یه ظرف شکسته داد😐😐😐😐فقط شعور و تربیت خانوادگیش هلاکم کرد